قرنی که ۷۲سال عمرم را درآن جا گذاشتم

امروز خراسان جنوبی_محمدراعی فرد

کودکی هایم و جنگ ونوجوانی و جوانی ام … با کتابی پر از خاطرات فراموش ناشدنی است. شاید روزی عینک قطوری بر چشم هایم بزنم و برای نوه و نتیجه هایم بگویم که من جنگ ایران و عراق را دیده ام. روزهای آژیر قرمز و شب های هراس را چشیده‌ام. من در انقلاب ۵۷ زیسته ام. جنگ ۵۹، قطعنامه ۵۹۸، دوران بازسازی و اصلاحات و حتی احمدی نژاد را دیده‌ام. من جنگ بوسنی، حمله به کویت، بهار عربی، خزان همگی جز تونس را دیده ام. من ظهور داعش، حمله به برج های ۲ قلو در آمریکا، حمله سی ساله آمریکا و شوروی به افغانستان را به یاد دارم. تکه تکه شدن شوروی رادیدم و دیکتاتورهای زیادی را می شناسم. من مرگ سهمناک قذافی و بن لادن و اعدام صدام را به یاد دارم. اگرزنده باشم من برای نوه هایم خواهم گفت که ۴۵ سال در کشورم وضعیت عادی نبود و باتحریم وتهدید و همه جور ترفند ۵ دهه را گذراندیم. چه قدر جان سخت بودیم. من رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی برادران دینی خود در حوزه خلیج فارس را دیدم. من حکومت اسلامی مالزی را دیدم که پیشوایانی مانند ماهاتیرمحمد به قله های کمال اقتصادی و اجتماعی رسیدند. من تمدن چین کمونیستی، که حتی با کفر و با بت پرستی، دست دردست هم جهان را قبضه کردند را دیدم. من به چشم خود دیدم درسال های جنگ که دوستان وهم سن وسال های من درجنگ تکه پاره شدند وهنوز جور دفاع مقدس شان را می کشند و جانبازانی که در گوشه آسایشگاه های اعصاب وروان و کنج بیمارستان های کشور دراثرعوارض شیمیایی آب می‌شوند. من روباه و گرگ صفتانی را در حال غارت دین و دنیای مردم هستند را دیدم. من کوتاه شدن سقف انسانیت و از بین رفتن حریت و آزادگی را دیدم. من مرگِ پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را ذره ذره دیدم. من برای آیندگان می نویسم: پایان قرن بیست را با کرونا گذرانده‌ام. کرونایی که میلیون ها نفر را مبتلا کرد و صدها هزار نفر را کشت. سال هایی بدتر از طاعون و وبا. می نویسم؛ مردم من دلار ۱۰۰هزار تومانی را تجربه کردند و نماینده مرگ (پراید) را که در جاده هایشان آدم می کشت و قیمتش ۴۰۰ میلیون تومان بود. من می نویسم؛ دهه های اخیردردناک بود. اتفاقات تلخی بر مردم نازل شد و فقر بیداد کرد. تحریم و کرونا و فقر با هم آمدند. چه قدر نوشتن این دردها، دردآور است.