سرمقاله – بحران در توسعه

امروز خراسان جنوبی_محمد راعی‌فرد

توسعه فقط یک کلمه نیست بلکه دنیایی پراز شگفتی دارد. گاه توسعه در حد روبنایی تعریف و تمجید میشود و گاه بسیارعمیق و با حرکتی دائمی. توسعه یافتگی بدون ابزار و علم و تفکر نه اینکه شدنی نیست بلکه تبدیل به یک ابزار سراب گونه‌ای می‌شود که دستیابی به آن تقریباً غیرممکن است.توسعه مجموعه‌ای از اقتصاد و فرهنگ و سیاست است که خروجی آن می‌تواند کشوری را زیر و رو کند و جهانی واقعی از بوم زیست مردمش را به نمایش گذارد.توسعه بدون ابزار و نیروی انسانی لازم و برنامه و نقشه راه و اقتصادی سالم و تخصص‌های لازم فقط بازی با کلمات است. توسعه ظاهری فقط یک تابلو گول زننده‌ای است که خروجی آن درهم ریختگی اجتماعی است. توسعه پایدار و همه جانبه را نمی‌توان با حرف درمانی و سخنرانی و بخشنامه نویسی و دستوری به دست آورد.اقتصاد رانتی و ناسالم، کوتوله پروری در برنامه‌ریزی‌ها، دوری از اقتصاد منطقه‌ای و جهانی، ناترازی در تمام امور را به بار خواهد آورد و پس از چندین سال به ضد خودش تبدیل می‌شود.توسعه یافتگی چون یک زنجیره‌ای میماند که تمامی امور را شامل می‌شود. بزرگراه توسعه با تمام مشکلاتش یک جاده دوطرفه است که در آن تمامی تفکرات و نحله‌های فکری نقش برجسته‌ای را بازی می‌کنند تا جامعه‌ای منسجم و هدفمند و قانون‌گرا بدون شعار و با تمام شعور به اهداف برنامه‌های موجود برسند. اگر چینش امکانات و نفرات بر مبنای عقلانیت و واقعیات جامعه انجام یابد؛ هیچگاه توسعه تعطیل نمی‌شود. بلکه با زایش و خروجی‌های متنوع، لکوموتیو آن با سرعت و قدرت حرکت خواهد کرد. با اقتصاد رانتی و شبکه های قدرت‌های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی هیچگاه به اقتصاد درون‌زا نخواهیم رسید تا نتیجه آن شود که از درون تخلیه و پوسته‌ای از آن برجای ماند.بدون آزادی در تفکر و پاسداست اهل فن و با سیاست بازی اغیار و تناسبات قومی و رابطه‌ای، توسعه به یک طنز تلخی تبدیل می‌شود که فقط به درد شعارهای پرطمطراق و دهان پرکن خواهد خورد. وقتی نور توسعه یافتگی رو به خاموشی میگذارد باید به دنبال عوامل خاموشی آن گشت عواملی چون ترس از شفافیت و عدم پاسخ‌گویی، رانت خواری، قبیله‌گرایی سیاسی، انواع اختلاس‌ها و دور زدن‌های قانون و… .چنین است که توسعه یافتگی را نمی‌شود از بازار کاسبان تحریم و بابک‌ زنجانی‌ها و چای دبش و… به دست آورد. این نوع توسعه یافتگی ده درصد مردم را شامل می‌شود و ۹۰ درصد دیگر چون همیشه سرشان بی‌کلاه می‌ماند تا به دنبال صف‌های گوشت و مرغ و حبوبات و میوه های ارزان قیمت درجه دو باشند که بتوانند زندگی کنند.

بازدیدها: ۱۱