یادداشت: پُشتِ زیبایی شاید زشتی باشد!

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / زیباییِ ظاهر مهم است، بسیار مهم. اما نه آن قدر که همه چیز را بپوشاند. نه آنقدر که همیشه بماند. گاه حتی چنانکه مردم دیارمان به ضرب المثل میان آن و “تبِ شبانه” ارتباط برقرار می کنند، به تبی می رود چنانکه مال آدم ها هم به شبی از دست می رود اگر دزد به خانه بزند.
من به تجربه می گویم که از دست رفتن زیبایی گاه به همان “تب ” هم نمی کشد! تعجب نکنید، من و چند نفر که در خودرو بودیم، محو زیبایی جوانِ موتورسوار شدیم، اما همین که آن جوان دهان باز کرد و فحشی به موتورسوار کناری داد، از او جز زشتی در نگاه مان نماند و یکی از همراهان مان به سخن آمد که؛ حیف از زیبایی که سوخت. دیدم او هم مثل من فکر می کند. بحث که ادامه یافت دیدم ما چهار نفر یک جور فکر می کردیم. از همان لحظه اول که محو زیبایی اش شدیم تا این آخر که از زشتی رفتارش، به اشمئزاز رسیدیم. بله، به تبی هم بند نشد این زیبایی حال آنکه زیبایی متانت و خویشتن داری فرد مقابل، برای ما احترام برانگیز شد. این ماجرا برایم درسی چنین داشت که برای دوست داشتن و انتخاب، فقط زیبایی ظاهری نمی تواند معیاری عاقلانه باشد. برای این نظر هم گواهی یافتم از نگاه یک استاد که در کلاس خود، این نگاه را در مثالی عینی بیان کرد؛
او ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ می‌کند؟
یکى ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎنى ﺩﺭﺷﺖ
ﺩﻭمى ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮستى ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ!
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ، یکى ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ‌ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ گران‌بها ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎلى ﻭ ﺳﺎﺩﻩ. ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁبى ﮔﻮﺍﺭﺍ!
ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ می‌کنید؟
ﻫﻤگى ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎلى ﺭﺍ!
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: می‌بینید؟! ﺯﻣﺎنى ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍن‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ بى ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.
بکوشید داوری هایتان ناظر به حقیقت آدم ها باشد نه فقط به ظاهر که گاه آدمی را به اشتباه می اندازد و راهش را به خطا گره می زند. این قضاوت را درباره انسان ها و حتی وسایل و کتاب ها هم می توان داشت. برخی افراد به رنگ کتاب، محتوایش را نخوانده، قضاوت می کنند و باعث شر می شوند.
برخی هم از کتاب، فقط جلدش را می خواهند و به محتوایش کار ندارند. می خواهند دکوری داشته باشند و دَک و پُزی که کتاب خوانِ شان بنمایاند. خب، مشکلِ این گروه را این روزها چینی ها با طراحی قفسه هایی به شکل کتاب حل کرده اند. بگذریم، سخن از موضوع خارج نشود. برای ارزش گذاری آدم ها به ظاهر بسنده نکنیم. بکوشیم تا با شناخت واقعیت ها به داوری درست برسیم.
حقیقت ها را بشناسیم و بر اساس آن روابط خود را تنظیم کنیم. این به حوزه زندگی ما نظم می دهد…..

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*