مدیران کوتوله را بردارید /تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

حصان-مفهوم مدیران کوتوله در برخی مناطق کشور با آنچه درتعریف های جناحی جا افتاده است تفاوت دارد. از مهمترین عواملی که باعث وجود و بقای این نوع مدیران شده، ضربه های مستقیم و غیر مستقیم پسوند محرومیت است؛ برخی مناطق محروم، محدودیتی که به محض نوعی پذیرش وارونه در مرکز تصمیم گیری، زنجیره ای از مدیران ضعیف کم تجربه و مبتلا به تب میز را ایجاد می کند. وقتی مدیریت کلان، دور بودن یک منطقه از مرکز کشور و مشکلات ناشی از آن، کم بودن جمعیت و … را به عنوان محرومیت می پذیرد و به این نتیجه می رسد که فلان مسئول توانا و با تجربه حاضر نمی شود به عنوان مسئول به این مناطق برود و کسی انتخاب می شود که درسطوح پایین تر، فعالیت می کرده و مسئول شدن برایش جاذبه دارد اولین حلقه این زنجیره را برای اتصال دانه های بعدی آماده کرده است، با برداشته شدن این گام ضعیف برای تعیین مدیریت استان و بی توجهی به این نیاز مهم که برای حرکتی جدی به سمت توسعه نیاز به مدیران قوی، با تجربه و البته صاحب نفوذ در سطوح قدرت دارد، گام های بعدی نیز نمی تواند قوی تر از قدم اول برداشته شود. مدیران نه چندان قوی در رأس نشستند و مدیران ضعیف و ضعیف تر در سطوح بالا و میانی به کار گرفته شدند. این یک اصل است؛ مدیر ضعیف نمی تواند قوی تر از خود را برای سطوح پایین تر برگزیند و اگر هم دست بر قضا چنین شد، امکان کار کردن در چنین فضایی که از مدیر ضعیف بالا به مدیر قوی زیردست دستور می رسد، جنگی میان قدرت ادراک فرد پایین تر با بایدهای اجرای دستور در می گیرد و این تعارض که با بیشتر شدن اشتباهات و تصمیم گیری های نادرست مدیر بالاسری جدی تر می شود مانع تداوم این رابطه مدیریتی خواهد شد و چاره ای جز حذف دانه ناهمگن زنجیره نمی ماند، او را بر می دارند یا خود می رود و مدیری ضعیف تر از مدیر ضعیف بالاسری بر صندلی مدیریت می نشیند، حال عمومی زنجیره خوب می شود، غیر از این باشد از بقا خبری نیست، سیستم کوتوله ها فرو می پاشد. این است که تب میز دارند و بسیار قدرتمندانه تر از مدیران قوی برای حفاظت از ماندن با چنگ و دندان می جنگند. مثل یک سلول سرطانی ، شاید خودش نمی داند که چه قدر بد وزیان بار است که دیوانه وار به سلول های همانند خود چنگ می اندازد و زنجیره ای بزرگ و بزرگ تر می سازد، این تلاش خستگی ناپذیر سرطان برای بقاست اما باعث مرگ زودرس یک سیستم می شود. حلقه های زنجیره مدیران کوتوله هم قوی تر خواهد شد اگر دستی قدرتمند جایی این اتصال را قطع نکند. رکود و رخوت در سیستم مدیریت زیر بنایی خواهد شد و چون خوره ای به جان زنده ماندن توانایی هایی چون درایت، انگیزه و تلاش می افتد. پس حال که استان در آستانه تغییری دیگر روزنه امیدی برای قطع شدن ریشه های کوتوله ها ازبرخی سیستم های مدیریتی می بیند، چشم های بیدار بسیاری از دل این سیستم منتظر حذف مدیران ضعیف از هرجناح و گروهی هستند.

استاندار در بخشی از گفتگو با روزنامه امروز خراسان جنوبی از باوری سازنده درباره سیستم مدیریتی گفت « اگر مدیری از ترس میز و صندلی خود از آدم های ضعیف استفاده کند، آن دستگاه و سازمان نابود می شود. اگر از ابتدای تأسیس استان ، مدیران برای معاونان و … برنامه ریزی و نیروسازی کنند بعد از پایان مسئولیت شان از میان همین افراد یک استاندار، چند معاون و فرماندار خوب و توانمند تحویل استان می شود. مدیران باید جانشین پروری کنند و بعد از رفتن شان بتوانند مدیر توانمند معرفی کنند.» پس آقای استاندار، کوتوله ها را بردارید.

۸S1

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*