استانهای محروم را دریابید

اگریکی ازشاخصه های پررنگ‌ عدم توسعه یافتگی وعقب ماندگی را سیستان وبلوچستان بدانیم راه دوری نرفته ایم ، استانی که روزگاری نه چندان دور شهر زابل اش انبار گندم یا غله ایران بود…چند روز پیش زنی ۴۵ ساله درفنوج سیستان وبلوچستان درصف طولانی گرفتن سهمیه نفت دچارسکته قلبی شد ودر میان ناباوری همگان جان باخت ، به همین راحتی !! آماردرستی که بتوان به آن استنادکرد در دست نیست تا از مرگ هوتک زده هایی بنویسیم که کودک وخردسال اند ، هوتک هایی که دراصل چون سیاه چالهای فضایی جان بسیاری از انسانهایی که در فقر و فلاکت زندگی میکنند را درقبال پرکردن ظرفی از آب گروگان می گیرند…!!!اینک‌ در سیستان وبلوچستان می توانی زنجیره وسریالی غریب ازانواع صف ها را ببینی ، صف کپسولهای گاز ، صف نان ، صف نفت ، صف بنزین و….مگر فقر و عقب ماندگی را میتوان باحرف وشعار ودستور حل وفصل کرد که اگر چنین بود هیچ کشور وقوم فقیروعقب مانده ای در دنیا رویت نمیشد ، دیگر نیازی به نهادهای پشتیبانی کننده و تقسیم فقر وجود خارجی نداشت …سوالی که فکر وروح کسانی را می خراشد ونابود می کند این است که چه فرقی بین مردم بعنوان انسان وشهروند سیستان وبلوچستان با استانهای برخوردار وجود دارد ، مگراینان انسان نیستند مگر کرامت شان وحفظ هویت وشخصیت شان بر مدیران واجب نیست ؟ چرا برخی ازاینان هنوزشناسنامه ندارند ؟ چرا وضعیت آموزشی وپرورشی دراین استان اینگونه اسفبار است ؟ چرا صنعت قابل اعتنایی دراستان وجود ندارد ؟ چر قاچاق دراین دیار وضعیت اش سکه است ؟ چرا هنوز نقاط قابل توجهی ازاستان سیستان وبلوچستان گازکشی نشده اند ودهها وصدها چرای دیگر…!!!دریابیم نقاط محروم کشورمان که اگر آزادی نوشتن وگفتن کمی بیشتربود چنان واقعیاتی را رقم میزدیم تا متوجه اصل مهم خلا مدیریتی را افکارعمومی کاملا لمس کرده و به ریشه بسیاری ازتناقضات پی ببرند…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*