آخرین خبر :

مصاحبه باخودم…!!!

محمد علوی
بااینکه دایم درتمام مناسبتها و دیدارها و بیانیه ها اعلام کرده ومی شود که همه مدیران باید پاسخگوباشند وشفافیت درامور و چارچوبه کاری شان را به افکارعمومی اعلام کنند و نهراسنداز کنشگری روزنامه نگاران وخبرنگاران واقعی ، اما متاسفانه هیچگاه ودرهیچ شرایطی و هر استانی موفق به اجرای این ایده نشده ایم …آقایان حتی حرف بالاترین شخص به لحاظ مسئولیت سیاسی دولت دراستان را انگاری به رسمیت نشمرده اند …با اینکه بارها تاکید شده که امورات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی استان بدون نقد منصفانه و دلسوزانه ارباب جراید فاقد ارزش ومحتوای قانونی وعرفی است اما بازهم برخی آقایان ظاهرا از بالاتراز استاندار دستور میگیرند…!!!لذا ترجیح میدهم که باخودم مصاحبه کنم تا در اختیار مردم و افکارعمومی قرار گیرد ، روبروی خودم مینشینم ، آنکه آن سوی میز بزرگ وقهوه ای رنگ ومنبت کاری بر صندلی چرخان نشسته منم ، کسی هم که آنسوی میز بر مبلی معمولی تکیه زده بازهم خودم هستم اما با این تفاوت که قرار است سوال وجواب باخودم باشد تا بدین وسیله فوبیای مصاحبه چالشی با برخی مدیران را که متاسفانه کم کارترین هم هستند را ازبین ببرم…اولین سوال را از خودم می پرسم ، آقای مسئول ! آیا میزان بودجه ای که برای این استان مصوب میشود متناسب با شرایط وپارامترهای موجود فقروعقب ماندگی استان محاسبه وتدوین وبه خزانه استان توسط دولت واریز میشود ؟کمی جابجا میشوم و این پا وآن پا میکنم وبا تک سرفه ای میگویم ، بودجه بندی در ادارات مختلف توسط سیستمهایی که تعریف شده ومتناسب با سیاستهای سازمان برنامه وبودجه استان ودر مجموعه هایی جدا و با توجه به درخواستها و برنامه ریزی های مدیران کل تهیه و پس از تحقیق و پالایش درقالب یک عدد به تهران منعکس میشود …پایم را روی پای دیگرم می اندازم و کشمشی را همراه باچای بردهان میگذارم ، میگویم ، آقای مسئول این پاسخها کلی است ونمی شود ازدل آن میزان بودجه های ادارات و ارگانهای دیگر را بیرون کشید که آنان نیز گزارش ریال ریال خرج کردبیت المال را به رسانه های استان ارائه دهند ، راستش را بخواهید آقای مسئول ، مردم باید به مدیرانشان اعتماد کنند تا حرفشن بر جان دلشان بنشیند لذا تمامی حرفها وپاسخها ورپرتاژ آگهی ها هیچ شاخصه راستی آزمایی را نشان نمی دهد…کمی از خودم عصبانی میشوم ، با خودکار و بازی با کارتابل زیر دستم به خودم درآنسوی میز خیره میشوم و میگویم، ببینید دوست فرهیخته من ، نمیشود که تمام بودجه ها و تنخواه گردانها و نحوه خرج کرد آنها را مثل لباس تکاند وروی بند پهن کرد ، آنقدری را که مردم باید بدانند توسط روابط عمومی های ادارات کل وادارات به آنها گفته میشود…!!!به خودم نگاهی می اندازم ،‌منِ پشت میزنشین هم بالبخندی پاسخ نگاه را می دهم !!گفتم آقای مسئول دقیقا این پاسخها همانی است که مدیرانتان داده و می دهند ، چرا ۹۰ کیلومتر راه پس از ۱۷ یا ۱۸ سال بین دوشهر هنوز راه اندازی نشده است ؟ کجای کار میلنگد ؟ قبل ازشما نیز حدود ۹نفردیگرهم نتوانستند جزکلی گویی و فرستادن ما بعنوان خبرنگار یا روزنامه نگار پی نخودسیاه کاری انجام دهند و تقریبا همگی آنها امروز استان را به فردایش دوختند ، نظر شما چیست..؟ تلفن روی میزم زنگ خورد وبدون پاسخگویی قطع اش کردم تا به این سوال پاسخ دهم ،‌گفتم ببین دوست عزیز این راه سختیهای فراوانی برای ساخت داشت و دارد چه به لحاظ مالی وچه مدیریتی ، امیدوارم ما بتوانیم این طرح استانی را بالاخره تمام اش کنیم…واقعیت دیدم نحوه پاسخها همانی است که باید گفته شود به همین دلیل از خودم با نوعی دلگیری و دلخوری از خودم خداحافظی کردم‌….باشد که شاید در مصاحبه بعد اجازه ورود به برخی مقولات را به خودم در قالب روزنامه نگار بدهم واثبات کنم که دانستن حق مردم است…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*