والدین چگونه می توانند در تربیت فرزند به تفاهم برسند؟ کودک گوش‌به‌فرمان چه کسی باشد؛ مادر یا پدر؟

تربیت فرزندان از موضوعات اساسی و بنیادین خانواده است اما بااین‌وجود پدر و مادرهایی را مشاهده می‌کنیم که در تربیت فرزند خود دچار اختلاف‌سلیقه می‌شوند. تعارض در سبک فرزند پروری حتی در میان بهترین و ایده آل ترین زوج‌ها هم وجود دارد که این مسئله برآمده از اختلاف فرهنگ‌ها و ارزش‌های دو خانواده است.
والدین، فرزند پروری، خانواده، زوج، وسواس

روش‌های تربیتی نادرست و نداشتن توافق آنها در تربیت فرزندان باعث انحرافات اخلاقی نوجوانان و جوانان در دوران بزرگ‌سالی می‌شود. مثلاً پدری فرزندش را از بازی با تلفن همراه منع می‌کند و مادر در غیاب پدر برای رسیدگی به کارهای خودش اجازه می‌دهد که فرزندش با تلفن همراه بازی کند. درنتیجه‌ی این ناهماهنگی تربیتی میان والدین، کودک متوجه این نکته می‌شود که هر نوع ممنوعیتی غیرقابل‌اجتناب نیست و می‌تواند اجازه انجام کارهای ممنوعه را از والد دیگر بگیرد که البته این عادت‌های تدریجی، کودک را به انجام کارهای خلاف اخلاق هدایت می‌کند اما سؤال اساسی اینجاست که والدین چگونه می‌توانند در تربیت فرزندان به تفاهم برسند؟

پریسا قیاسی روانشناس کودک معتقد است: «وقتی ما در مورد تربیت کودک صحبت می‌کنیم همیشه پرنده‌ای را مثال می‌زنیم که دو بال دارد که باید هماهنگ یکدیگر حرکت کنند. پدر و مادر هرکدام از این دو بال هستند؛ وقتی والدین باهم همراه و هماهنگ نباشند قطعاً نمی‌توانیم انتظار خوبی از حرکت آن پرنده‌ای که در حال پرواز به سمت بالا است، داشته باشیم. ما همیشه به زوج‌ها توصیه می‌کنیم که در مورد کوچک‌ترین مسائل زندگی فرصت گفتگو را فراهم کنند؛ با یکدیگر درباره تغییر دکوراسیون منزل، سفر رفتن، رفت‌وآمد با افراد و مهم‌تر از همه شیوه تربیتی فرزند تصمیم‌گیری کنند. گاهی وقت‌ها اختلاف و تفاوت در سبک فرزند پروری بین والدین خیلی جزئی است که با گفت‌وگو می‌توان به نقطه مشترکی رسید اما گاهی این نقطه مشترک وجود ندارد و فاصله شیوه‌های تربیتی پدر و مادر بسیار متفاوت است؛ ما در این مواقع توصیه می‌کنیم که والدین از فرد سومی که متخصص در خصوص آموزش و تربیت کودک است، کمک بگیرند چراکه متخصص یک روش ثابتی را آموزش می‌دهد که هر دو می‌توانند بر اساس آن شیوه عمل کنند.»

تعارض شخصیت پیامد اختلاف در سبک فرزند پروری

مشکل والدین از زمانی ایجاد می‌شود که آنها درباره شیوه تربیتی کودکان اختلاف‌سلیقه پیدا می‌کنند. ممکن است شما تصویر کودک سردرگمی که در ایراد گرفتن‌های پدر هم‌زمان با حمایت مادر در آن واحد گیر افتاده را در ذهن داشته باشید؛ چنین کودکانی در زمان کوتاه در مقابل توصیه‌های پدر و مادر دچار تردید می‌شوند؛ چنانچه قیاسی دراین‌باره می‌گوید: «وقتی والدین در شیوه تربیتی یکسان و یکدست عمل می‌کنند، کودک دچار تعارض و دوگانگی نمی‌شود و در هر موقعیتی می‌داند که این کار اشتباه است یا صحیح، مورد تأیید پدر و مادرش است یا نه اما دوگانگی در شیوه تربیتی، باعث تعارض و تضاد در شخصیت کودک می‌شود و در نتیجه او تکلیف خودش را در موقعیت‌های مختلف نمی‌داند؛ به‌علاوه اینکه کودک از این تعارضی که درروش تربیتی وجود دارد، به نفع خودش استفاده می‌کند یعنی اگر مادر موضوعی را منع می‌کند،خیلی راحت از طریق پدر رضایت را جلب می‌کند که این کار اصلاً درست نیست؛ این مسئله باید در بین والدین به یک قانون تبدیل شود که وقتی پدر و مادر، هرکدام جوابی را به کودک داد، آن جواب مورد تأیید هر دو باشد. به فرض اگر کودک پرسید من می‌توانم امشب را خانه مادربزرگ بمانم؟ اگر مادر جواب مثبت داد پدر هم باید تأیید کند حتی اگر مخالف است چراکه والدین می‌توانند در غیاب کودک درباره این موضوع خاص صحبت کنند و به توافق برسند که در موقعیت‌های بعدی همراه و هم سو عمل کنند لذا والدین باید هوشیارانه نسبت به اختلاف‌نظرها رفتار کنند و تلاش کنند در بازه زمانی معین اختلاف عمده را حل کنند و سپس در موارد خاص در غیبت فرزند، اشتباهات همسرشان را به زبان‌آورند؛ زیرا تنها در این صورت است که می‌توان پایه‌های حکومتی والدین را در تربیت محکم و استوار دانست.»

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*