سرمقاله: تبلیغ خشونت علیه زنان در رسانه ملی…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com / صداوسیمای ما هم برای خودش عالمی دارد ، گاه از این سوی بام می غلتد وگاه از آنسوی بام ، گاه یارغار تندروهای شناخته شده می شود وگاه در قالب اپوزوسیون دولت نقش بازی می کند ، گاه از شدت عصبانیت اشکت را در می آورد و گاه خوشحالت می کند که خاموشش کنی ، گاه می گوید ۸۵درصد مردم برنامه های مارا با اشتیاق نگاه می کنند وگاه ادعا می کند که مردم دیگر رغبتی به نگاه کردن ماهواره ندارند ! گاه برای تولید یک برنامه بسیار پر هزینه تبدیل به یک فتوکپی کار حرفه ای می شود که نمونه هایش را فراوان در این جعبه جادویی می بینیم که اقتباسی کلمه به کلمه از برنامه های آمریکاییست !!! تعدادی محدود از کارشناسانی که تقریبا در تمامی امور نظامی ، هنری ، سیاسی، فرهنگی واقتصادی صاحبنظرانه افاضاتی غریب می کنند و هیچگاه هم تغییر نمی کنند ، کارشناسانی که خودشان می برند و خودشان هم می دوزند، اتوبانی یکسویه که فقط طیف خاص سیاسی در آن اجازه آمد و شد و عرض اندام دارند .
چندی قبل در برنامه ای که به شو آف بیشتر شیبه بود تا یک کنداکتور تأثیرگذار و علمی ، زن و شوهری را با دو فرزندشان دعوت به گویش و مصاحبه می کند که اثبات کند حیثیت و شرف و پایداری زن ایرانی را ، مردکی که باصطلاح شوهرزن است روایت می کند که وی را به شکلی سیستماتیک و بارها و بارها و به شدت تنبیه سخت بدنی کرده اما همسرش تمامی این رنج ها و شکنجه های بدنی را تحمل کرده و همچنان به پایش ایستاده ، مسئولین شبکه و برنامه نیز برای تشویق زن به پایداری و تحمل شکنجه مردانه مرداش به او جایزه ای می دهند!
این نیز یکی دیگراز شاهکارهایی است که رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه سراسری که جزو وظایف خویش می پندارد به افکار عمومی هدیه می کند !
به نظر می رسد همان دست کارشناسانی که به آنها اشارت رفت به این نتیجه رسیده اند که زن آزاری و تحمل زنان در مقابل زورگویی ها و حماقت های برخی مردانی که ذلیلانه دست به چنین کارهای غیر انسانی و کثیف می زنند ، دارای نعمات و فضیلت های فراوانی است که چنین زنانی را باید الگوی زن ایرانی قرار داد ! نوعی تفکری و اپسگرا و شرم آور که منزلت و جایگاه زن ایرانی را چنین به سخره گرفته و لگدمال می کند !
امیدواریم که واگویه های این نوشتار دچار سانسور و قیچی های بی رحمانه نشود تا اجازه داده شود تا از خط قرمز صدا وسیمایی گذشته و به درون واقعیات تلخ آن نفوذ کنیم و لباس قدیس گونه اش را با البسه ای بنام نقد تعویض کنیم …! گاه نمی دانی چگونه باید درباره رسانه ملی قلم بزنی تا گوشه ای از ناکارآمدی و نابلدی او را در نبود برنامه ریزان حرفه ای که دیگر اثری از آنها نیست به چالش بکشی ، در راهپیمایی های مناسبتی با خانم هایی مصاحبه می شود که نشان دادن تصویرشان در رسانه ملی جرم و گناهی است نابخشودنی ، اما در سکانسی دیگر چهره های معمولی و حتی به همان سبک برخی راهپیمایی چیان را به شدت سانسور و قیچی می کند و یا بی تصویر نشان می دهد ویا از فاصله ای بسیار دور! صدا وسیمای ما از واقعیات جامعه بسیار دور افتاده و دارد نقش رسانه ملی را وارونه بازی می کند ، مجمع الجزایری که هر یک حاکمی خاص و بانگاهی دگم و بسته در آن حکمرانی می کند ، گاه مردم را چنان شادمان و پرسرور نشان می دهد که انگار در کشور هیچ خبری نیست جز شادی و قانون و فراوانی نعمت و ارزانی و گاه صحنه هایی را به تصویر می کشد که انگار مردم یمن و لیبی را در اوج بدبختی نشان می دهد ، برنامه هایی که بوی زننده سیاسی کاری و سیاسی بازی از آن به مشام م یرسد …!!!