یادداشت: این گفت و گوهای دهه فجری

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / یکی از برکات دهه فجر این است که افراد از نسل های مختلف به راحتی درباره آن سخن می گویند و حتی داوری می کنند. حالا این داوری گاهی مبتنی بر داده های متقن است و عالمانه و بسیاری از اوقات هم ، نگاه، علمی نیست بلکه افراد بر اساس شنیده ها سخن می گویند و سخن خود را یا دریافت خود از یک سخن را ملاک داوری قرار می دهند و خیلی راحت هم حکم به کارآمدی یا ناکارآمد دانستن نه نظام که اصل انقلاب می کنند. گروه های اجتماعی هم به این مسئله وسعت داده است. من این را نه تنها بد نمی دانم که خیلی هم مفید می شمارم. طرح گفته ها خود یک گام به جلو است. نقد، حتی جایی که انصاف در آن گم می شود هم می تواند مثل دماسنج ما را به شناخت جامعه و سخنان پنهان مانده برساند. من خود به این گفته ها و نکته ها توجه می کنم و تاجایی که از این قلم برآید بدان پاسخ می دهم. مثلا، عزیزی از آن گفت که امام در بهشت زهرا، وعده مجانی شدن پول آب و برق داده است. و من برایش نوشتم که شناخت من از حضرت روح ا… این است که، امام، هرچه گفت و هر وعده ای که داد. صادق هم بود برای عمل بدان و اجرایی سازی آن در سطح جامعه اما شرایطی که بعد به وجود آمد، عملا تحقق برخی از این وعده ها را غیر ممکن کرد. خودما هم خیلی وقت ها به خانواده وعده می دهیم که مثلا، فلان کالا را می خریم، فلان برنامه را اجرا می کنیم و حتی وعده سفر می دهیم. صادقانه هم هست، طبق برنامه هم هست اما وقتی دیوار خانه فرو می ریزد، همه آن وعده ها غیر ممکن می شود چون همه بودجه را برای ساخت دیوار باید گذاشت. عقل هم همین را می گوید. وقتی جنگ می شود نمی توان به رایگان سازی برق و آب فکر کرد. فهم اولویت ها از ابتدائیات حکومت داری و حتی شهروندی است لذا کسی به این ماجراها هم ورود نکرد. چون برای همه حل شده بود که اول باید کشور را از بلای جنگ تحمیلی، از لوث وجود دشمن نجات داد و پاک کرد، بعد به بازسازی و نوسازی پرداخت. این را هم اضافه کردم که؛ همان طور که در نقد گذشته باید انصاف داشت، در خوانش انقلاب هم باید منصف بود. راه رفته و کار انجام شده کم نیست. نسبت به خیلی ها جلوییم.
به انصاف باید دید. در علوم نانو، سلول های بنیادی، شبیه سازی و حوزه پزشکی و……. جزو چند کشور اولیم. یکی از افراد اما باز به انتقاد گفت: وقتی رسانه ها و رسانه نگاران حقوق از دولت می برند و…. یعنی این که شما بر اساس فکت ها و داده های غیر واقعی سخن می گویید و من برایش مشخصا یک نمونه قابل اندازه گیری، گفتم که در حوزه پزشکی که ما پیشتر توسط هندی و پاکستانی ویزیت می شدیم. در همین بیرجند تا سال های اول انقلاب هم یک دکتر حسین پاکستانی بود که صاحب آوازه شده بود اما امروز در این حوزه تا جایی پیش رفته ایم که از کشور های مختلف، گردشگر سلامت می پذیریم و افرادی که می توانند برای درمان به اروپا و آمریکا بروند به ایران می آیند. در دیگر حوزه ها هم راه رفته قابل احترام است. منصفانه باید دید اما اینکه متناسب با ظرفیت ایران و انقلاب کار شده، من معتقدم ظرفیت ها خیلی بیشتر از کار های انجام شده است. تحریم ها و جنگ به جای خود، فقر مدیریتی، بلایی افزون تر از تحریم ها بود که بر سر ما نازل شد. سهم خود ماها هم کمتر از مسئولان نیست که اگر هر کدام مان در جای خود بهتر کار می کردیم، روزگار مان خیلی بهتر بود اما خودبینی و خودخواهی، ما را در جهان سوم نگه داشته است اما اگر ملی نگاه می کردیم و عمل همراه بود قطعا از این جهان تلخ و سخت، فاصله می گرفتیم اما…. اگر این جاییم نه به خاطر انقلاب، بلکه برای این است که ظرفیت های انقلاب و ایران را نتوانسته ایم فعال کنیم. از فرصت ها در تراز انقلاب استفاده نکرده ایم وگرنه سالها جلوتر از امروز بودیم و به چشم انداز انقلاب هم نزدیک تر می شدیم. بگذریم دهه فجر، روزهای مبارک گفت و گو بود. روزهای پیش رو که وارد دهه پنجم انقلاب می شویم هم باید با تعمیق گفت و گو به عمل برخیزیم…..

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*