یادداشت: انقلابی بمانیم!

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir / دین، به دنیای مردم توجه ویژه دارد. به زندگی اجتماعی شان، این توجه، دو چندان است. زندگی جمعی هم ایجاد حکومت را اجتناب ناپذیر می کند لذا چنانکه آیت ا… صفائی حائری در این باره می فرمایند: تفکر دینی حتی در حد اعتقاد به توحید، می‌تواند جامعه‌ای با ویژگی‌ها و روابط خاص خود ایجاد کند و این جامعه، می‌تواند حکومتی با جلوه خاص و منبعث از آن اعتقاد را در همه روابط داخلی و خارجی نتیجه دهد. دین در ابتدایی‌ترین اَشکالش، در جامعه و نهاد‌های آن و روابط حاکم بر آنها نقشی اساسی داشته و در عالی‌ترین اشکال آن، همه ابعاد وجودی انسان را پوشش داده و برای همه جنبه‌های فکری و روحی و اجتماعی و … طرح جامع ارائه داده و مهره‌های کارآمد ساخته و عمیق‌ترین اثر را گذاشته است.” این نگاه به دین و حکومت و نقش ولایت در زندگی است که برای انسان به تکلیفی متناسب با ظرفیت و جایگاه قائل است لذا ایشان در ایام انقلاب به این ظرافت ها توجه می دهند و نقش ها را تعریف می کنند؛ «وقتی ولی فقیه از نجف پیام مبارزه می‌دهد، وظیفه هرکس بر مبنای ظرفیتش متفاوت است. یکی سرباز است و از پادگان فرار می‌کند، دیگری می‌تواند جایی را به آشوب بکشد و کسانی هم موظفند نیروهایی را تربیت کنند که انقلاب به آنها نیاز دارد». بله، آحاد مردم، هر کدام وظیفه ای دارند که چون به انجام رسد، ما نه تنها شاهد پیروزی که شاهد تعمیق و توسعه و مانایی موفقیت ها و تعالی انسان ها خواهیم بود. در این ساخت البته رابطه امت با امام خویش باید یک رابطه ارگانیک و نظام مند باشد. رابطه ای که قطعا از محبت و عاطفه ای جان یافته در شناخت، برخوردار خواهد بود. چنان که روح ا… برای استاد، چهره ای چنین داشت؛ امام خمینی(ره) را به‎خاطر ظرفیتش و ایمانش و به‎خاطر این که بر شرق و غرب دروازه نمی‌گشاید، می‌توان دوست داشت. امام هم آمد تا ظرفیت های وجودی انسان ایرانی را شکوفا کند. هدفش را اوج گرفتن انسان گذاشت. برای این نیز هم با استبداد داخلی پنجه در پنجه افکند و هم با استعمار خارجی. او ایرانی را عزیز می دانست و عزیز می خواست و برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی کوتاهی نمی کرد و از هیچ خطری نمی هراسید. تا آخر هم بر همین صراط بود و حکومت را در این راه هدایت می فرمود و هنوز هم هدف همان است و رهبر انقلاب به عنوان خلف خمینی بزرگ، بر همان اهداف پای می فشارد و ادبیات، همان گفتمان نخست است لذا همان طور که استاد صفائی حائری، در پاسخ به نامه نهضت آزادی نوشت؛ «مادام که حکومتی از اهدافش چشم نپوشیده و تخفیف نداده، حتی در زیر فشارهای سیاسی و دخالت‌های جاسوسی و نظامی و تحمیل جنگ و صلح قد خم نکرده و به جایی وابسته نشده، مادام که اهداف دست نخورده‌اند، باید با حکومت همراه بود، حتی اگر تو را کنار گذارده باشد». یعنی نباید خود را دید بلکه باید به افق های روشن برای میهن چشم دوخت باید بر نگاه جهان سومی، چشم بست که به قول آن عزیز دیگر، پروفسور محمود حسابی ؛ جهان سوم جایی است ، که اگر بخواهی کشورت را آباد کنی خانه ات خراب خواهد شد و اگر بخواهی خانه ات را آباد کنی باید در تخریب مملکتت بکوشی. انسان انقلابی اما باید از این نگاه جهان سومی گذر کند. باید برای آبادانی میهنش بکوشد و بداند که در کشور آباد، شهر او و محله او و خانه او هم آباد خواهد شد. این نیز هدف انقلاب است. آبادی وطن و آبادانی جان و تعالی اخلاق و مادام که حکومت چنین هندسه و افق روشنی دارد همه باید همراهی کنند. این انقلابی ترین راهبردی است که می توان برای خویش نوشت….

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*