آخرین خبر :

حوادث

سرهنگ موقوفه‌ای از دستگیری سه متهم در محله نامجو خبر داد که به خاطر اختلاف بر سر جای پارک خودرو، لاستیک خودرو‌های همسایگان را با سلاح سرد پاره کرده بودند.

به گزارش خبرنگار حوزه حوادث و انتظامیگروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، سرهنگ جلیل موقوفه ای جانشین رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ اظهار کرد: چندی پیش ۱۰ نفر از شهروندان ساکن کوچه‌ای در محله نامجو، با تماس با مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰ از پاره شدن لاستیک خودرو‌های خود که به طرز مشکوکی صورت گرفته بود، شکایت کردند.

وی افزود: شاکیان مدعی بودند شب گذشته خودروی خود را در کوچه پارک کرده اند، اما هنگام صبح وقتی قصد رفتن به محل کار خود را داشتند، متوجه شدند لاستیک خودروهایشان با وسیله‌ای تیز بریده و پاره شده است.

سرهنگ موقوفه‌‎ای تصریح کرد: جهت بررسی شکایات تیم عملیات کلانتری ۱۰۶ نامجو، وارد عمل شدند و با بررسی دوربین‌های مداربسته نصب شده در محل و تحقیقات میدانی، سه متهم اصلی پرونده که در یکی از خانه‌های مجردی همان کوچه سکونت داشتند، مورد شناسایی قرار گرفتند.

وی افزود: در یک عملیات هر سه متهم این پرونده در مخفیگاهشان دستگیر و به کلانتری منتقل شدند که در تحقیقات انجام شده به جرم خود مبنی بر تخریب و پاره کردن لاستیک خودرو‌های شهروندان اعتراف و ادعا کردند به خاطر اختلاف با همسایه‌ها بر سر جای پارک خودرو، دست به چنین کاری دست زده اند.

جانشین رئیس پلیس پیشگیری پایتخت خاطرنشان کرد: با اعتراف متهمان و تکمیل پرونده هر سه متهم برای تحقیقات بیشتر پیرامون سوابقشان به پایگاه سوم پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ منتقل شدند.

 

سرهنگ ملکی از کشف ۱۴۴ تن آهن‌آلات ریلی مسروقه راه‌آهن و دستگیری ۴۵۳ نفر سارق خبر داد.

دستگیری سارقان ۱۴۴ تن ریل راه‌آهنبه گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، سرهنگ حشمت الله ملکی فرمانده پلیس راه‌آهن کشور با اعلام کشف ۱۴۴ تن آهن‌آلات ریلی مسروقه راه‌آهن در سه ماهه سوم سال جاری، از دستگیری ۴۵۳ نفر سارق و تحصیلگر اموال در این رابطه خبر داد.

وی گفت: این اقدام به دنبال تلاش شبانه‌روزی مأموران پلیس راه‌آهن در شبکه ریلی، اجرای طرح‌های متنوع عملیاتی و به‌کارگیری تجربیات و ترفند‌های ماهرانه و تقویت شبکه منابع اطلاعاتی صورت گرفت.

وی با بیان اینکه در این رابطه ۴۰۵ نفر سارق و ۴۸ نفر تحصیلگر اموال مسروقه دستگیر و پرونده‌هایی مجزا تشکیل شد، افزود: همچنین به دنبال مراحل قانونی و به دستور مرجع قضایی اموال مکشوفه با تنظیم صورتجلسه، تحویل راه‌آهن شد.

رئیس پلیس راه‌آهن کشور با اشاره به تدوین قوانین قاطع و بازدارنده از سوی قانون‌گذار در زمینه حمل و نقل ریلی گفت: مطابق نص صریح قانون ایمنی راه‌ها و راه‌آهن، ورود اشخاص به حریم ریلی تا شعاع ۱۷ متر از هر دو طرف خطوط ریلی ممنوع و هر گونه تخریب یا عملی که موجب خروج قطار از خط یا تصادم یا حادثه مهم دیگری شود، مجازات‌های سنگین از جمله حبس‌های درازمدت به دنبال دارد و کوچک‌ترین اغماضی با خاطیان صورت نمی‌گیرد.

 

زن جوانی که به اجبار پدرش با مردی مسن ازدواج کرده بود، با همدستی یک مرد غریبه او را به قتل رساند.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، مردی که ۱۵ سال قبل با همدستی زنی، شوهر او را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود، با گذشت اولیای‌دم از قصاص نجات یافت و به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

این قتل سال ۸۲ اتفاق افتاد و فرزند مردی ثروتمند به مأموران خبر داد که پدرش در خانه کشته شده است. او گفت: پدرم چندماهی بود که با زنی جوان ازدواج کرده بود و با هم زندگی می‌کردند. من روز حادثه با پدرم تماس گرفتم که جواب نداد. تعجب‌آور بود که او جواب تلفن را ندهد، به همین دلیل به سمت خانه‌اش حرکت کردم.

در راه بودم که همسایه‌ها تماس گرفتند و گفتند خانه پدرم آتش گرفته است. به محض اینکه رسیدم، دیدم جسد پدرم در خانه است. آتش‌نشانی آتش را خاموش کرده بود، اما همان موقع گفتند پدرم احتمالا قبل از آتش‌سوزی جانش را از دست داده است. ضمن اینکه همسر پدرم هم در خانه نبود و خبری از او نداریم و ما فکر می‌کنیم این زن چیزی می‌داند.

پزشکی قانونی با بررسی‌های اولیه اعلام کرد مقتول بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش جان خود را از دست داده است. به این ترتیب پلیس فهمید آتش‌سوزی در این خانه عمدی بوده و برای اینکه قتل را غیرعمد نشان دهند، خانه را به آتش کشیده‌اند.

درحالی‌که مأموران به‌دنبال مینا همسر مقتول بودند، این زن خود را به پلیس معرفی کرد و گفت: با همدستی مردی دست به قتل زده است. این زن گفت: زمانی که نوجوان بودم پدرم به‌دلیل فقر من را به مرد معتادی داد. ما صاحب یک فرزند شدیم، اما به خاطر اعتیاد شوهرم از هم جدا شدیم و شوهرم من را به خانه پدرم بازگرداند. من و فرزندم چندسالی در خانه پدرم زندگی کردیم.

پدرم به من گفت: دیگر نمی‌تواند خرجی ما را بدهد. من می‌خواستم خودم کار کنم که یک روز مردی که معلوم بود سنش از پدرم بیشتر است به خانه ما آمد و با پدرم صحبت کرد و فردایش پدرم گفت: باید با این مرد ازدواج کنی. او مرا به‌زور به عقد این مرد درآورد و من هم دیگر نتوانستم مقاومت کنم. شوهرم مرد مهربانی بود و پول می‌داد که من و فرزندم زندگی کنیم، اما من اصلا از این ازدواج راضی نبودم، چون برای او مثل یک پرستار بودم؛ کار‌های خانه‌اش را انجام می‌دادم و وظیفه‌ام این بود که داروهایش را به موقع بدهم.

او چندین فرزند داشت که آخر هفته می‌آمدند و من از آن‌ها پذیرایی می‌کردم. این زندگی خیلی من را اذیت می‌کرد. پدرم پول کلانی از شوهرم گرفته بود و من خیلی از این بابت ناراحت بودم. یک روز وقتی داشتم از جایی برمی‌گشتم، سوار ماشین مسافرکشی شدم و داشتم برای خودم گریه می‌کردم و به بخت سیاهم افسوس می‌خوردم که یک‌دفعه مرد راننده متوجه شد و از من پرسید چه شده است. موضوع را برایش تعریف کردم، دلش برایم سوخت و بعد شماره تماس به من داد و گفت: هروقت دوست داشتی زنگ بزن و با من حرف بزن و اگر هم نیاز به کمک داشتی به من بگو.

بعد از آن چندباری با آن مرد تماس گرفتم و یک روز او به من پیشنهاد داد که شوهرم را بکشیم و فرار کنیم. نمی‌دانم چرا قبول کردم، واقعا شوهرم آدم بدی نبود و با من هم بدرفتاری نمی‌کرد، اما من قبول کردم.

متهم گفت: شب‌هنگام با داروهایش قرص خواب‌آور هم دادم تا خوابش سنگین شود، بعد در ورودی را باز گذاشتم تا همدستم وارد خانه شود. او وارد خانه شد و شوهرم را خفه کرد و بعد با هم از خانه فرار کردیم. قبل از فرار، همدستم خانه را آتش زد تا همه فکر کنند که شوهرم براثر آتش‌سوزی مرده است.

این زن گفت: قبل از این کار فرزندم را به خانه پدرم برده بودم تا او متوجه چیزی نشود. بعد هم خودمان به شمال فرار کردیم. یک هفته از ماجرا گذشت که من عذاب‌وجدان گرفتم و تصمیم گرفتم خود را به پلیس تسلیم کنم.

بعد از گفته‌های این زن و بازداشت همدستش، او نیز به قتل اعتراف کرد. متهمان در دادگاه کیفری استان تهران شعبه ۷۲ دادگاه کیفری مورد محاکمه قرار گرفتند.

در ابتدای جلسه، کیفرخواست علیه متهمان خوانده و برای آن‌ها درخواست مجازات شد؛ سپس اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. در ادامه هر دو متهم از خود دفاع کردند. با پایان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند و مرد جوان را به اتهام قتل به قصاص و همسر مقتول را به ۱۵ سال حبس محکوم کردند.

این حکم از سوی دیوان عالی کشور تأیید شد تا اینکه بعد از گذشت ۱۵ سال متهم ردیف اول با پیگیری‌های فراوان و تلاش خانواده‌اش موفق شد نظر اولیای‌دم را جلب کند و آن‌ها از قصاص گذشت کردند. متهم روز گذشته پای میز محاکمه رفت تا این‌بار به‌لحاظ جنبه عمومی جرم مورد محاکمه قرار گیرد. او در دفاعیات خود قتل را قبول کرد و گفت: از کرده خود پشیمان است. با پایان جلسه دادگاه، هیئت قضات برای صدور رأی این پرونده وارد شور شدند.vv

 

زن جوان وقتی دید همسرش به دستگاه بازی ایکس باکس خود بیشتر از او اهمیت می‌دهد، آن را فروخت.

انتقام زن جوان با حراج ایکس باکس شوهرشبه گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، زن انگلیسی دستگاه ایکس باکس ۱۸۰ پوندی همسرش را در اینترنت به مبلغ ۳ پوند فروخت.

همسرش نیز با اطلاع از این موضوع اقدام به شکایت کرد، اما زن جوان گفت: برای خرید چاقوی ۳ پوندی مجبور شده ایکس باکس را به حراج بگذارد.

«جورجیا جگسون» ۲۴ ساله می‌گوید: از فروش ایکس باکس شوهرش بسیار راضی است، اما هدف اصلی‌اش تحقیر و اذیت کردن همسرش بوده که همواره به ایکس باکسش بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت می‌داد.

 

زن جوان که در آستانه برگزاری مراسم ازدواج دخترش برای تناسب اندام خود را به تیغ جراحی سپرده بود، با اشتباه پزشک زیبایی جان باخت.

جراحی لاغری مادرزن، عروسی را به عزا تبدیل کردبه گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، اواسط زمستان بود که «ستاره» در تدارک خرید جهیزیه برای عروسی دختر بزرگش بود. خودش هم زود ازدواج کرده و حالا در آغازین سال‌های دهه چهارم زندگی‌اش داماد دار شده بود. ستاره هنوز جوان بود، اما به‌دلیل اضافه وزن زیاد دچار مشکلات جسمی شده بود. بار‌ها پیش پزشکان تغذیه رفته و انواع و اقسام رژیم‌ها را تجربه کرده بود، اما نتوانسته بود به نتیجه مطلوبش برسد و به محض پایان دوره رژیمش، باز هم به همان شرایط سابق یا حتی اضافه وزن بیشتر می‌رسید.

نه تنها خودش که خانواده‌اش هم خسته شده بودند. در همین شرایط بود که چند نفر از بستگانش پیشنهاد کردند جراحی کند و با این روش از شر چربی‌های اضافی خلاص شود. پس از پرس و جوی فراوان کلینیکی در شرق تهران به او معرفی شد که این جراحی را انجام می‌داد.

چند ماهی تا عروسی دخترش مانده بود و پزشک کلینیک به او قول داد که خیلی زود بتواند سرپا شود. همه تبلیغات کلینیک و حرف‌هایی که پزشک می‌گفت: نوید یک نتیجه فوق‌العاده و اندامی عالی را می‌داد، بنابراین پس از توافق و مشاوره، وقت عمل تعیین شد.

بهمن ماه بود که «ستاره» با دختر بزرگش راهی کلینیک شد. قبل از عمل اضطراب زیادی داشت، اما پزشک معالج و کادر درمان او را آرام کردند. جراحی براساس زمانبندی تعیین شده انجام شد و زن جوان به بخش انتقال یافت. اما هر چه از زمان عمل می‌گذشت به‌جای اینکه شرایط جسمی‌اش بهتر شود، بدتر می‌شد. دختران و همسرش از دیدن بی‌قراری‌های «ستاره» بی‌تاب شده بودند، اما وضعیت بالینی او هر لحظه وخیم‌تر می‌شد. تا اینکه نزدیک صبح ناگهان «ستاره» ایست قلبی و تنفسی کرد. کادر درمانی که از این اتفاق شوکه شده بودند، بیمار را بلافاصله به نزدیکترین بیمارستان انتقال دادند، اما تلاش‌ها برای نجات او ثمری نداشت و زن ۴۳ ساله در بهت و سرگشتگی خانواده اش، روی تخت بیمارستان جان باخت.

شکایت عروس سیاهپوش

دختر جوان «ستاره» که حالا به‌جای خانه بخت و لباس سفید عروسی، رخت سیاه بر تن کرده و کنار بدن سرد و بی‌جان مادر اشک می‌ریخت، در حالی که هنوز نتوانسته بود این داغ سنگین را هضم کند، از پزشک معالج و کادر درمانی کلینیک زیبایی شکایت کرد.

این پرونده که با گزارش کلانتری شرق تهران به‌عنوان مرگ مشکوک صورتجلسه شده بود، با شکایت خانواده در دادسرای جرایم پزشکی و دارویی (ناحیه ۱۹ تهران) مورد رسیدگی قرار گرفت. به این ترتیب جسد «ستاره» به دستور بازپرس برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد و پس از کالبدشکافی برای خاکسپاری تحویل خانواده‌اش شد. جلسات کمیسیون پزشکی پس از چند ماه از وقوع این اتفاق تشکیل شد و کارشناسان حاضر در جلسه پس از بررسی شواهد و مدارک، گزارش کالبدشکافی و شنیدن اظهارات طرفین اعلام کردند اقدامات درمانی انتخاب شده برای زن جوان مناسب نبوده و با توجه به وضعیت بیمار و نبودن شرایط لازم برای آزمایش‌های مناسب پس از جراحی، روند کنترلی بیمار بخوبی صورت نگرفته است. از آنجا که این اتفاق منجر به فوت بیمار شده است، پزشک معالج به‌دلیل انتخاب نکردن روش مناسب درمانی برای بیمار و تکنیک نامناسب جراحی به میزان ۷۰ درصد، پزشک بیهوشی ۲۰ درصد و مسئول فنی وقت کلینیک ۱۰ درصد در مرگ زن جوان مقصر اعلام شدند.

کیفرخواست پرونده صادر و برای رسیدگی به شعبه ۱۰۴۳ دادگاه کیفری ۲ (مجتمع شهید قدوسی) به ریاست قاضی محبوب افراسیاب ارسال شد.

قاضی پرونده پس از بررسی شواهد، مدارک و نظریه کمیسیون پزشکی و همچنین شنیدن اظهارات طرفین، پزشک معالج (متهم ردیف اول) را به‌دلیل داشتن سابقه کیفری به‌خاطر قصور منجر به‌قتل عمد، به پرداخت ۷۰ درصد دیه کامل زن مسلمان، ۲ سال محرومیت از طبابت و از جنبه عمومی به ۲ سال زندان محکوم کرد. همچنین پزشک بیهوشی و مسئول فنی کلینیک نیز به ترتیب ملزم به پرداخت ۲۰ و ۱۰ درصد دیه زن مسلمان و گذراندن مجموع ۲ سال حبس شدند.

منبع: روزنامه ایران

 

 

 

 

دومین جلسه دادگاه بانک سرمایه/۹ماجرای پیامک‌های همسر دوم یک مدیر!

در بخشی از دومین جلسه رسیدگی به پرونده بانک سرمایه پای پیامک‌های همسر دوم یک مدیر درباره نحوه انتصابات در بانک سرمایه به دادگاه باز شد.

ماجرای پیامک‌های همسر دوم یک مدیر!

به گزارش خبرنگار قضایی فارس، در ادامه جلسه دادگاه پرویز کاظمی خطاب به قاضی گفت: اگر الان قرار باشد کارشناسی رسمی دادگستری انجام بشود مدیرعامل و هیأت مدیره تعیین کارشناس را انجام نمیدهند.

وی افزود: این در حالی است که ما نمی دانیم که کارشناس چه کسی هست. اگر یک گزارش کارشناسی مشکل دار می آید که ما نمی دانیم و نمی بینیم چه چیزی هست.

کاظمی گفت: صورتجلسه ای که برای تمام مدیرعاملانی که در  طی این دوره انتخاب می شوند را می فرستم برای قاضی محترم. حضور در دادگاه ها، دعاوی، انتخاب مدیر، عزل، نصب و پاداش همه اینها در آن هست. براساس قانون تجارت هیأت مدیره اختیاراتی دارد که آن را تفویض می کند.

متهم گفت: ما نه انتخاب کننده کارشناس هستیم، نه گزارش را انتخاب می کنیم و نمی دانیم گزارش کارشناس چه چیزی هست که در آن دخالت کنیم. باید در بدنه اعداد تسهیلات معلوم شود و بر مبنای آن گزارش نوشته شود. همه کارها را که ما نمی توانیم انجام دهیم پس بدنه اینجا چه کاره است؟

در این لحظه نماینده دادستان گفت: آقای کاظمی شما در هیأت مدیره وظیفه تان خطاطی بوده؟ یا وظیفه دیگری داشتید؟ پرونده کلان تسهیلاتی را نباید یک ورق بزنید؟ این شرکت های کارتن خواب یک ورق می زدید متوجه می شدید یک هفته پیش شرکت تاسیس شده و الان دارد ضمانتنامه می دهد.

وی افزود: شما وقتی این وضعیت را می بینید قرارداد لازم الاجرا قرار می دهید؟ شما با یک قرارداد لازم الاجرا اینگونه امضا می زدید؟ شما حقوق کلان می گرفتید، شما یک امضا می زدید مشکل اسلام و مسلمین حل می شد؟ شرکتی که سفارشی هست چرا امضا می زدید؟

کاظمی در پاسخ گفت: من مدارک جزء این شرکت ها، صورتهای مالی، اینها ۲ تاش مشمول ماده ۱۲۹ شده که این ماده هیأت مدیران مشترک داشته باشند نمی توانند شرکت کنند. من اطلاعاتم کامل نیست.

نماینده دادستان گفت: شما اطلاعاتتان را با هم رد و بدل کردید. جلساتی که به شما در جلسه می آمدند سفارش می کردند در آینده نزدیک می آیند و در اینجا می نشینند. شما ضمناتنامه به ارزش حدود ۵۰۰ میلیارد امضا کردید با قرارداد لازم الاجرا. در هیچ بانکی الان هیچکس را اینطوری راه نمی دهند، شرکت نفت پاسارگاد، شرکت ایران بارمهر، اینها فروش رفته در فولاد خوزستان، تبدیل به قیر شده.

نماینده دادستان در پاسخ به اظهارات کاظمی که می‌گفت اطلاعاتم در این خصوص کامل نیست گفت: اطلاعاتتان کامل نیست ولی امضاءتان اینجا هست. شما امین بودید، خیلی چیزها در خیانت در امانت اصلاً دیده نمی شود. شما چطور اینها را امضاء کردید؟ من فقط چند پیامکی که اینها بین هم داشتند را می‌خوانم: «فشار بگذارد بخشایش را امروز بگذارند»،«اگه امروز نشود بازی تمام است»، «گزینه من همیشه بخشایش بود که دوست و دشمن تائید می کنند»،«ساعت تغییر هم برای من مهم است».

اینها پیامکی است که همسر دوم یکی از مدیران که می توانست تغییرات را اعمال کند«امروز مجید می رود هیأت مدیره و انتظار حمایت دارم»

 

 

سالخورده‌ترین مرد ژاپنی درگذشت

ماسازو نوناکا پیرترین مرد جهان ژاپن

مسن‌ترین مرد ساکن جزیره شمالی هوکایدو که به عنوان کهسال‌ترین مرد جهان شناخته شده در سن ۱۱۳ سالگی درگذشت.

به گزارش ایسنا، این مرد سالخورده ژاپنی ساعات اولیه روز گذشته (یک‌شنبه) هنگام خواب و به مرگ طبیعی فوت کرده‌ است.

“ماسازو نوناکا” سال ۱۹۰۵ در خانواده‌ای پرجمعیت به دنیا آمد و شش برادر و یک خواهر داشت. او در سال ۱۹۳۱ ازدواج کرد و صاحب پنج فرزند بود که شاهد فوت سه نفر از آنان بوده‌ است.

به نوشته روزنامه گاردین، ژاپن یکی از کشورهایی با بالاترین نرخ امید به زندگی است که تاکنون تعدادی از مسن‌ترین زنان و مردان جهان از این کشور بوده‌اند.

بنا به آمار رسمی دولت ژاپن بیش از ۶۹ هزار نفر از ساکنان ژاپن در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸ بالای ۱۰۰ سال سن داشتند و نزدیک به ۹۰ درصد افراد بالای ۱۰۰ سال ژاپن را زنان تشکیل می دهند.

همچنین بنابر گزارش “یورونیوز” پیرترین فرد جهان “کانه تاناکا” نام دارد. این زن ژاپنی ۱۱۶ ساله اهل فوکوئوکا است.

انتهای پیام

 

پیدا شدن عروسک باربی یک دختر ۶ ساله پس از ۲۰ سال، راز سر به مهر قتل او را برملا کرد.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، پیدا شدن عروسک باربی پس از ۲۰ سال راز سر به مهر یک پرونده قتل و تجاوز را فاش کرد.

عروسک باربی متعلق به دختری ۶ ساله بود که در سال ۱۹۹۵ میلادی از شهر سالک سیتی ایالت یوتا ربوده شد و مدتی بعد جسدش پیدا شد، اما در ۲۰ سال گذشته ردی از قاتلش به‌دست نیامده بود.

اکنون پلیس اعلام کرد که انجام آزمایش‌های دی ان‌ای بر عروسک پیدا شده می‌تواند قاتل پرونده را رسوا کند.

در پی انجام تحقیقات مأموران پلیس، دو مظنون را در این ارتباط دستگیر کرده و به زودی قاتل اصلی پرونده شناسایی و معرفی خواهد شد.

منبع: روزنامه ایران

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*