به گزارش جام جم، ایان کمبل که برای گذراندن تعطیلات به منطقه مارماریس ترکیه سفر کرده بود در روز ۴ اکتبر به دلیل بلعیدن یک حلقه الماس به ارزش ۴۰ هزار دلار در یک جواهرفروشی دستگیر شد.

این توریست ۵۴ ساله سپس توسط پلیس به بیمارستان منتقل شد تا از طریق طبیعی این حلقه را دفع کند اما پس از ۳۶ ساعت خوردن، نوشیدن، دویدن و پرش این حلقه دفع نشد و وی به طور داوطلبانه خواستار عمل جراحی و خارج شدن حلقه از شکم خود شد.

این عمل جراحی در روز ۶ اکتبر در یک بیمارستان خصوصی انجام و حلقه پس از خارج شدن به جواهرفروشی تحویل داده شد. قرار است این گردشگر ایرلندی پس از بهبودی به دادگاهی در ترکیه معرفی شود.

این توریست ایرلندی می‌گوید: همسر وی در یک تصادف کشته شده است و حلقه ازدواجشان مفقود شده و هر زمان که یک حلقه الماس می‌بیند به یاد همسرش می‌افتد و تمایل شدیدی برای تصاحب آن حلقه در وی ایجاد می‌شود به خصوص اینکه حلقه الماس با قیراط بالا باشد.

دختر جوان که در ۳۱ سالگی به آبله مرغان مبتلا شده بود، چند روز بعد دچار مننژیت شد اما به‌دلیل تشخیص ندادن بموقع بیماری به کما رفت و جان باخت.

به گزارش ایران، در واپسین روزهای اردیبهشت سال گذشته مرد میانسالی با مراجعه به دادسرای ناحیه ۱۹ تهران(جرایم پزشکی و دارویی) از مسئولان اورژانس یکی از بیمارستان‌های تهران شکایت کرد. این مرد به بازپرس پرونده گفت: «دخترم «رویا» ۳۱ سال داشت. او خیلی جوان بود اما به‌خاطر بی‌مسئولیتی کادر پزشکی جانش را از دست داد. وقتی دخترم آبله مرغان گرفت چون در بزرگسالی مبتلا شده بود بیماری‌اش خیلی سنگین شده بود. چند روز بعد از اینکه او را به دکتر بردیم روز ۲۱ اردیبهشت دخترم دچار تنگی نفس شد حالش خیلی بد شده بود بلافاصه او را به بیمارستان رساندیم.

پزشک اورژانس وقتی معاینه‌اش کرد، علت مشکلات تنفسی او را ناشی از بیماری آبله مرغان دانست و برایش سرم تجویز کرد. اما دستور بستری نداد و پس از تمام شدن سرم دخترم را مرخص کرد. او را به خانه بردیم اما چند ساعت بعد حالش دوباره بد شد. این بار وضعیت او آنقدر وخیم بود که مجبور شدیم اورژانس خبر کنیم و او را به بیمارستان رساندند. پزشک کشیک پس از معاینه دخترم تشخیص مننژیت داد اما پیش از اینکه بتوانند کاری برای نجاتش بکنند «رویا» به کما رفت و یک روز بعد نیز جانش را از دست داد. شک ندارم اگر کادر پزشکی بیمارستان اول زودتر علت مشکل تنفسی «رویا» را تشخیص می‌دادند، الان دخترم زنده بود به همین خاطر از آنها شکایت دارم.»

با شکایت این پدر داغدار، پرونده تشکیل و برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد. نخستین جلسه کمیسیون پزشکی سه نفره ۵ ماه پس از مرگ رؤیا و شکایت پدرش برگزار شد. اعضا پس از شنیدن اظهارات شاکی پرونده و کادر درمانی بیمارستان اول، مسئول فنی شیفت را به میزان ۱۰ درصد و دو پزشک اورژانس این مرکز درمانی را به میزان ۴ درصد (هریک دو درصد) مقصر شناختند.

با این رأی پرونده با صدور کیفرخواست قصور پزشکی ناشی از رعایت نشدن نظامات دولتی و موازین علمی و فنی برای رسیدگی به شعبه ۱۰۴۳ دادگاه کیفری ۲ (مجتمع شهید قدوسی) به ریاست قاضی محبوب افراسیاب ارسال شد و قاضی با توجه به نظریه کمیسیون پزشکی قانونی، اظهارات طرفین و شواهد و مدارک موجود هر یک از سه متهم پرونده را از جنبه عمومی جرم به پرداخت ۱۰ میلیون تومان پول نقد و همچنین دو پزشک کشیک را به پرداخت ۴ درصد دیه و مسئول فنی شیفت را به خاطر برنامه‌ریزی نامناسب به پرداخت ۱۰ درصد دیه کامل زن مسلمان محکوم کرد.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ دختری ۱۲ ساله در روسیه به همراه معشوقه خود اقدام به کشتن یک مرد و سپس خوردن گوشت بدن مقتول می‌کنند. هیچ کس باور نمی‌کند.

نام این دختر والریا شناسایی شده است که قبل از فرار به منطقه لنینگارد در جنوب شهر سوچی زندگی می‌کرده است. افرادی که والریا را می‌شناختند و در ارتباط بودند، در رفتار وی نکات هشدار دهنده‌ای را مشاهده می‌کردند، اما هیچ کس نمی‌توانست عمق فاجعه را پیش بینی کند. مادر این دختر جزئیات بسیاری در مورد شخصیت دخترش به میان نیاورده است، اما در گزارش‌ها آمده است که این دختر علاقه بسیاری به شخصیت‌های کارتونی داشته است.

در کلاس یک دانش آموز معمولی بود، علاقه چندانی به مدرسه نداشت و گاهی اوقات در زنگ تفریح بد رفتاری می‌کرد. یک بار هم در تعطیلات مدرسه گم می‌شود، این جملات را معلم والریا گفته است.

بعد از آن که پلیس والریا دختر ۱۲ ساله را به همراه معشوقه ۲۲ ساله دستگیر می‌کند، جسد سلاخی شده مقتول را در خانه اش در روستایی نزدیک سن پترزبورگ پیدا می‌کند. طبق گزارش‌های پلیس، قاتلان بخشی از بدن مقتول را خورده‌اند. جزئیات تکان دهنده در این جنایت شنیع حاکی از آن است که این دختر مغز مقتول را می‌پزد و آن را می‌خورد و از خوردن آن لذت می‌برد. به گفته پلیس قاتلان در بازداشتگاه به سر می‌برند تا پلیس جزئیات بیشتری از این جنایت را کشف کند

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در فیلیپین سربازی مرگ خود را تقلید کرد تا از دوست دخترش تقاضای ازدواج کند.

این مرد جوان با پلیس راهنمایی و رانندگی قرار گذاشته بود که وسط خیابان کنار موتورسیکلت خود دراز بکشد. پلیس نامزد او را به محل حادثه آورد و گفت: خودش را برای بدترین خبر آماده کند. دختر جوان گریان به سوی او دوید.

وقتی دختر به کنار مرد جوان رسید، او «زنده شد» و جعبه کوچک انگشتر را به او داد و از او تقاضای ازدواج کرد. دختر جواب مثبت داد.

در سال ۲۰۱۷ هم یکی از ساکنان آمریکا وقتی پلیس او را بازداشت کرده بود از دوست دخترش تقاضای ازدواج کرد. پلیس به او اجازه داد در مقابل دوست دخترش زانو بزند و حلقه ازدواج را از جیبش بیرون بیاورد.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مدتی پیش مأموران گشت پلیس در یکی از جاده‌های فرعی بزرگراه آزادگان پیکر نیمه جان و خونین زن جوانی را پیدا کردند که بعد از انتقال وی به بیمارستان به طرز معجزه‌آسایی زنده ماند. او به اداره پلیس رفت و ادعا کرد که از سوی مردی به‌نام حمید که قصد ربودن او را داشته مورد حمله قرار گرفته است.

مأموران پلیس خیلی زود حمید را دستگیر کردند، اما در بازجویی‌های اولیه مشخص شد حمید شوهر صیغه‌ای این زن است.

مریم در این ماجرا به‌خاطر ضربه‌های چاقو بر اساس گزارش پزشکی قانونی یک کلیه، بخشی از کبد، بخشی از روده و معده خود را از دست داده‌ و جراحات سنگینی نیز برداشته‌ است.

با شکایت مریم کیفرخواست حمید صادر و به دادگاه کیفری منتقل شد.

این متهم در نخستین جلسه محاکمه که در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری برگزار شد از اتهام آدم‌ربایی تبرئه و به اتهام ضرباتی که به این زن وارد کرده بود مجرم شناخته شد و علاوه بر پرداخت دیه او را به حبس محکوم کردند.

شاکی پرونده به رأی صادره اعتراض کرد و پرونده در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت و با نقض حکم روبه‌رو شد.

صبح دیروز این متهم باردیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی پای میز محاکمه ایستاد.

در آغاز جلسه شاکی پرونده به طرح شکایت پرداخت و وقتی متهم برای دفاع از خودش پشت میز محاکمه قرار گرفت با حمله زن عصبانی روبه‌رو شد، طوری که مأموران او را متوقف کردند و جریان رسیدگی به پرونده با تأخیر برگزار شد.

متهم در ادامه جلسه ادعا کرد مریم را خیلی دوست داشتم در مدتی که با هم رابطه داشتیم بیش از ۳۰ میلیون تومان از من پول گرفت. هروقت هرچه می‌خواست برایش می‌خریدم. اما هربار با خواسته‌اش مخالفت می‌کردم من را اذیت می‌کرد و کتک می‌زد من ناراحت می‌شدم، اما بعد برای اینکه گریه نکند قبول می‌کردم چیزی را که می‌خواهد بخرم. روز حادثه هم همین رفتار را با من کرد. او را سوار ماشین کردم و با هم به راه افتادیم در راه وقتی بحثمان شد او فحاشی‌هایش را شروع کرد و من را کتک زد. خون جلوی چشمم را گرفته بود. او را زدم، من هرگز قصد ربودن اورا نداشتم او خودش سوار خودروام شد.

قضات دقایقی پس از شور با یکدیگر بار دیگر متهم پرونده را از اتهام آدم‌ربایی تبرئه کرده و به اتهام ضربه‌هایی که به زن جوان زده است اورا مجرم دانستند و بزودی درباره مجازاتش حکم صادر خواهند کرد.