سرمقاله/هیچ اتفاقی نمی افتد…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد mohammadraeifard@yahoo.com
وقتی اراده ای برای تغییر نباشد، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، فقط منجر به توالی و استمرار روزمرگی مردم و مدیران خواهدشد.
وقتی شرایط به گونه ای پیش می رود که امیدها سوزانده و انگیزه ها نابود می شود باز هم اتفاقی رخ نخواهد داد.
وقتی بین شعارهای رنگارنگ دچار سرسام و گیجی می شوی ولی در عمل عکس آن را می بینی بازهم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
وقتی بانک های کشورت بزرگترین عامل بوجود آمدن حجم نقدینگی ویرانگر می شوند و نقش بنگاه داری و دلالی را به عهده می گیرند و بورس را درسن پنجاه سالگی اش از ریشه ساقط می کنند هیچ اتفاقی نخواهدافتاد.
وقتی آنقدر به سیاسی بازی آلوده می شوی که حتی نان سنگک ات هم بوی سیاست می دهد هیچ اتفاقی نخواهدافتاد. وقتی مالیات دهندگان گردن کلفت و تراستهای اقتصادی کشور به راحتی آب خوردن از زیر پرداخت مالیات فرار می کنند و هیچ قدرتی نمی تواند حق مردم را از حلقوم شان بیرون بکشد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، وقتی بنابه رسالت عقلی و قلمی ات دست به افشاگری دریوزگان حق مردم میزنی اما نقره داغت می کنند باز هم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، وقتی بوی تعفن بورسیه هایی که به ثمن بخس بین خودی ها تقسیم اراضی شد را با سرپوش گذاشتن خواستی پنهان کنی هیچ اتفاقی نخواهدافتاد. وقتی حتی جایگاه شهیدانت را رتبه بندی می کنند انتظار رخ دادن اتفاق خاصی بعید به نظر می رسد.
وقتی گروهی معدود و در سایه و بدون دیده شدن، رانتهای چرب و کلان را بین خود تخس کرده و حالش را می برند هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
وقتی سال های سال است که مبارزه با قاچاق ارز و سوخت و موادمخدر بیشتر به یک شوخی شبیه بوده تا یک تشر محکم و سیلی آبدار در انتظار تغییر بودن اوضاع حماقتی بیش نیست.
وقتی سطح بینش، سواد و درک برخی وکیل الذله ها حتی در حد مدرک ششم ابتدایی هم نیست باز هم اتفاقی نخواهد افتاد، وقتی فحاشی، دروغگویی، تهمت زنی و سنگ اندازی برایت فضیلتی می شود هیچ اتفاقی نخواهدافتاد.
وقتی فساد اداری و اقتصادی چون تارهای درهم تنیده عنکبوت همگانی، همه جایی و هرجایی می شود و کسی هم ککش نمی گزد اتفاقی تخواهد افتاد .
وقتی برای حضور زنهای کشورت در ورزشگاه ها دائم یک جمله تکرار می شود که زیرساختهایش هنوز آماده نیست یعنی راحت بخواب که در بر همان پاشنه سالهای قبل خواهد چرخید، وقتی شادی مردم حتی درحد پاشیدن آب بر روی هم و برقراری یک کنسرت ساده خط قرمز جامعه ات می شود یعنی هیچ اتفاقی نخواهدافتاد.
وقتی بر سرت فریاد می زنند که از دست آوردها بنویس میمانی که چه بنویسی از دستاوردهای فرهنگی و اخلاقی یا آزادی مطبوعات یا گردش آزاد اطلاعات واخبار، از سلامت رفتار مردم باهم، از اعتماد مردم و…
بهتر است همچنان سرمان را زیر برف کنیم و براین باور باشیم که شتر دیدی ندیدی…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*