یادداشت امروز/خاطره تلخ ما از آمریکا

امروز خراسان جنوبی – زنگویی zangoei@birjandtoday.ir
از آمریکا، از ددمنشی های این جهان خوار آدمی کش بدم می آید، هرکس هرچه می خواهد بگوید و اسمش را هرچه می خواهد بگذارد مهم نیست! من از آمریکا بدم می آید. از وقتی سرخ پوست ها را می کشتند و سیاهان را به بردگی می گرفتند تا وقتی در سرنوشت مردم دنیا دست درازی می کردند و می کنند. ما هنوز خیانت یانکی ها به تاریخ و ملت ایران در کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت ملی مصدق را فراموش نکرده ایم. زخم حمایت های آنان از طاغوت در سرکوب مردم هنوز بر جان ماست. حمله به طبس، تحریم های حرام ، جاسوسی به نفع صدام و…. هر کدام برهان قاطعی است برای نفرت از آمریکا. یک دلیل مبین دیگر هم هست که مرگ برآمریکا را ذکر روز و شب ما کند؛ حمله به هواپیمای مسافری و پر پر کردن ده ها بی گناه بر فراز خلیج فارس. زدند تا ما را بشکنند غافل از اینکه ما اهل پروازیم. زدند اما قفس شکست و ما پرواز را همان زمان به خاطر سپردیم که پرنده آهنین بال ایرباس در پرواز ۶۵۵ بندر عباس- دبی با ۲۹۰مسافر و کادر پروازی خود سفری بی بازگشت را آغاز کرد.
اگر چه هر رفتی را آمدنی است، قرار نیست آن که می رود باز آید، بلکه گاه یک نفر، چند نفر، چند صدنفر و… می روند اما عزت و سربلندی به جایشان می آید چنان که در حادثه جنایت ناو آمریکایی علیه ایرباس چنین شد، جان های پاک رفتند اما عزت بازآمد، اما غیرت بازآمد، اما نقاب سفید از روی سیاه سربازان کاخ سفید کنار رفت، اما رسوا شد آمریکا.
۲۹۰نفر از جمله بیش از ۶۰کودک زیر ۱۳سال رفتند تا این فهم بازآید که نسل فهمیده در میان ایرانیان رو به فزونی است و این نسل مبارک، استکبار جهانی را بسان بادکنک خواهد ترکاند و ادعای دروغین طرفداری را از حقوق بشر فاش خواهد کرد و صریح خواهد گفت که آنان نه به بشر اهمیت می دهند، نه حقی را به رسمیت می شناسند.
اصلا از باطل باوران باطل کردار انتظار به رسمیت شناختن حقوق بشر مثل انتظار شیرینی از هندوانه ابوجهل است، انتظار سپیدی از سیاهی، ما از آمریکا انتظاری نداشتیم و نداریم، ما آن ها را در هر لباس خوب می شناسیم و عیار دروغ گویی شان را در هر شعار به خوبی محک می زنیم و هر چه کردند و گفتند، باور ما را به اطمینان افزون تر رساند.
در این حادثه، کودکان شهید شدند و همین برای باطل بودن دشمن کافی است. یادم است یک دانشمند فرانسوی در مطالعه عاشورا گفته بود اگر در این ماجرا، هیچ خونی ریخته نمی شد، جز خون علی اصغر، همین برای اثبات باطل بودن یزید و حقانیت حسین(ع) کافی بود و در این حادثه ما بیش از ۶۰علی اصغر داشتیم که حقانیت ما و باطل بودن دشمن ما را ۶۰بار فریاد کردند.
جنگ تمام شد، از آن حادثه هم ۳۰ سال می گذرد اما داغ دل بشریت از این جنایت هنوز تازه است. هنوز خلیج فارس پرصدا می گرید، هنوز بوی شهید می آید از آن پهنه آبی و هنوز طبل رسوایی آمریکا پرصداتر از همیشه می نوازد.
۳۰سال گذشت اما داغ آن ننگ هنوز بر پیشانی مدعیان دروغین حقوق بشر چنان تازه است که نمی توانند زیر هزار نقاب هم آن را پنهان کنند. اگر چه نسل ریگان امروز در شیطان بچه ای شرور، به نام ترامپ ادامه یافته است که روی سیاه ریگان را به سفیدی می شوید اما ما هم ادامه شهدائیم که تسلیم از ما دور است و هزینه آزادی را اگر شده با شهادت می پردازیم و باز هم شیطان را می شکنیم. این را دنیا بداند و بفهمد که چشم به کوتاه آمدن ما نداشته باشد. ما از مرزهای سرفرازی، سر سوزنی کوتاه نمی آییم….

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*