کناره گیری قهرمانی از استان اسطوره ملی مچ اندازی لاستیک می فروشد

وقتی نام ورزش مچ اندازی استان را می آوریم نام فرازی به میان می آید. مچ اندازهای بسیاری از دوره فعالیت این قهرمان ملی با حسرت یاد می کنند. او متولد سال ۱۳۶۲ است و جالب اینجاست که خراسان جنوبی را در ورزش مچ اندازی با نام اسطوره مچ اندازی ایران می شناسند ولی او سال ها است که به دلیل ناملایمتی های مسئولان در مغازه لاستیک فروشی خود مشغول به کار است.
از چه سالی ورزش را شروع و چرا کناره گیری کردید؟
سال های متوالی قهرمان کشور شدم طوری که به من لقب اسطوره مچ اندازی ایران را دادند اما حالا درمغازه لاستیک فروشی ام کار می کنم و خوشبختانه چرخ زندگی مرا می چرخاند.
از سن ۱۵ سالگی ورزش بدنسازی و مچ اندازی را شروع کردم و از سال ۸۶ که به صورت رسمی کمیته مچ اندازی در ایران فعال شد برای قهرمانی فعالیت حرفه ای خود را آغاز کردم چون تا قبل از این سال ایران این کمیته را نداشت و اجازه برگزاری مسابقات را نداشتیم. دیگر در این رشته فعالیت حرفه ای ندارم چون آن طور که شایسته بود حمایت نشدم
چه مقام های ورزشی تاکنون کسب کرده اید؟
در رشته بدسازی چند سالی در استان قهرمان قوی ترین مردان بودم ولی در رشته مچ اندازی از سال ۸۶ تا ۹۰ حدود ۲۲ مدال گرفتم که تمام آن ها کشوری است و از این تعداد ۱۸ مدال طلای کشوری، یک مدال نقره آسیا و ۳ مدال برنز کشوری است و همچنین ۳ دوره مدال قهرمان قهرمانان مچ اندازی چپ دستان ایران را از آن خود کردم.
چرا مسئولان با وجود چنین مقام هایی حمایت نکردند ؟
مسئولان حمایت خاصی نداشتند . تا سال ۹۰ فقط به خاطر عشق به مچ اندازی و ورزش بود که آن را به هر شکلی ادامه می دادم ولی هیچ کس حمایتی از ما نداشت حتی یک دوره به نام یکی از صنایع بزرگ استان شرکت کردیم و تیم کویرتایر شد قهرمان کشور ولی دوستان لطف کردند فقط یک حوله با آرم همان کارخانه را به ما دادند تا عرقمان را با آن خشک کنیم . در آن دوره فکر کنم ۱۳ مدل طلا برای این صنعت آوردیم اما هیچ کاری نکردند حداقل می توانستند ۵ تا از بچه ها که موفق شده بودند عضو تیم ملی شوند را در آن کارخانه به کارگیری کنند اما چنین نشد. یکی از این ۵ نفر برادر خود من بود و الان در معدن زغال سنگ دور افتاده ای در ۳۵۰ کیلومتری بیرجند و ۱۵۰ متر زیرزمین کار می کند و واقعا این انصاف نبود. من هم تا سال ۹۰ با وجود دوست خوبم خسرو حسنی ادامه می دادم ولی بعد از فوت او همان تعدادی هم که مانده بودیم دلسرد و زده شدیم و روحیه خود را از دست دادیم ، خراسان جنوبی به خاطر کارها و دلسوزی های افرادی مانند خسرو حسنی و ما بود که قطب مچ اندازی کشور شد ولی اکنون رو به رکود رفته است.
دلیل دلزدگی شما چه بود؟
مسئولان قول هایی داده اند که حتی به یکی از آنها عمل نکردند به عنوان مثال استاندار آن زمان قول داد که هر ورزشکاری که مدال طلای کشوری را بیاورد چندین سکه طلا می دهد و ورزشکاران با انرژی خاص و مضاعفی تلاش کردند و حدود ۶۰ یا ۷۰ مدال طلای کشوری آوردیم ولی حتی یک سکه هم به ما ندادند. توجه زمانی بود که مدالی می آوردیم، چند روزی همه تشکری می کردند و بعد انگار نه انگار و از حمایت و تشویقی خبری نبود.
دلیل حضور شما در مسابقات اخیرکشوری درطبس چه بود و چه مقامی آوردید؟
تنها دلیل من و دوستانم به خاطر نام و یاد خسرو حسنی بود که این مسابقات به اسم او برگزار شد. من فقط با ۱۵ روز تمرین در مغازه خودم توانستم مقام برنز را به دست بیاورم و مسلما اگر وقت بیشتری می گذاشتم بهتر هم عمل می کردم.
پبشنهاد شما برای پیشرفت دوباره این رشته ورزشی در استان چیست؟
اگر می خواهند دوباره شاهد همان درخشش سابق باشیم باید حمایت ها زیاد شود و اسپانسرهایی برای کمک بیاورند تا ورزشکاران را از نظر مالی تأمین کنندف چون اگر کسی مثل من که اکنون مغازه لاستیک فروشی دارم دوباره بخواهم به این ورزش بازگردم و به صورت حرفه ای ادامه بدهم باید از وقت و شغل خود بزنم .پس باید از لحاظ مالی تأمین شوم وگرنه از کجا مخارج خود را تأمین کنم . دیگر ورزشکاران این رشته چه هم رده های من و چه جوانانی که تازه می خواهند وارد این عرصه شوند باید از نظر مالی تأمین شوند تا بدون دغدغه بتوانند تمام ذهن و حواس خود را به این ورزش بدهند. اگر نمی توانند خودشان از نظر مالی ورزشکاران را تأمین کنند اسپانسر پیدا کنند و یا حداقل اگر تجلیلی در کار نیست و حمایتی هم نمی شوند مشوق های شغلی برای این ورزشکاران که قهرمانان کشور می شوند در نظر بگیرند، مانند نخبگان علمی که برای اشتغال در اولویت قرار دارند. قهرمانان ورزشی هم باید اینگونه باشند تا از لحاظ کاری پوشش اشتغال را داشته باشند و نگران خرج و مخارج و آینده خود نباشند.لازم است از نظر مالی و شغلی ورزشکاران را تأمین کنند چون من درگیر کار خودم بودم و فرصتی برای تمرین نداشتم نتوانستم مدال طلا بیاورم وگرنه از زمان اوجم دور نیستم و فقط همت خودم و حمایت مسئولان را می خواهد. تأکید می کنم که ما علم این ورزش را داریم و تنها به حمایت نیاز است تا دوباره بتوانیم به دوران اوج خود بازگردیم و مچ اندازی را در استان دوباره احیا کنیم. البته به غیر از این موارد لازم است که باشگاه های بدنسازی نوسازی شوند چون زیاد باشگاه بدنسازی داریم ولی خیلی قدیمی هستند و پایگاه قهرمانی هم که داریم کوچک و بدون تجهیزات کافی است که باید تأمین شود، همچنین مسئولان به ویژه شهرستان بیرجند بیشتر توجه داشته باشند و با پیدا کردن اسپانسر خوبی یک خوابگاه حداقل ایجاد کنند تا بتوانیم درمرکز استان میزبانی این مسابقات را برگزار کنیم، متأسفانه بیرجند از این نظر خیلی ضعیف است.
شما بعد از چندین سال دوری فکر می کنید دوباره بتوانید به دوران درخشان خود بازگردید؟
-البته که می توانم چون با وجود حدود ۶ سال دوری فقط با ۱۵ روز ورزش مقام سوم را آوردم و اگر وقت و موقعیت تمرین بیشتر را می داشتم مطمئنم که دوباره طلای کشوری را از آن خود می کردم.
نظر شما درباره مچ اندازی بانوان چیست؟
از آنجایی که مچ اندازی بانوان در کشور کاملا نوپا است بانوان استان از سطح کشوری عقب نیستند و با کمی تمرین بیشتر و حرفه ای تر می توانند از سد حریفان خود بگذرند چون مچ اندازی آقایان است که بیش از ۱۰ سال فعال شده و اگر کسی بخواهد تازه از الان شروع کند عقب تر است.
در استان هنوز علاقه مندانی به مچ اندازی وجود دارند؟
بله، مچ اندازی از آن دسته ورزش هایی است که کَل کَل در آن زیاد است و فکر کنم هر کسی در دوران زندگیش یک بار برای کل هم شده مچ انداخته باشد و به همین دلیل مسلما علاقه مندان زیادی در بین آقایان و بانوان وجود دارند که اگر متوجه شوند حمایت می شوند و می توانند در مسابقات دیده شوند به این سمت می آیند، به ویژه اینکه امکان آن وجود دارد که این رشته جزو رشته های المپیک هم معرفی شود. الان در حد آزمایش است ولی امکان آن زیاد است اگر به فکر باشند می توانیم در مسابقات المپیک هم مقام بیاوریم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*