آخرین خبر :

یک چالش کاملا زنانه!

نمی توان گفت اکثر خانمها اما میزان قابل توجهی از خانمهای متاهل با چالشی به نام جاری مواجه هستند و یا حداقل در دوره ای کوتاه یا حتی بلند از زندگی شان، این مساله را تجربه می کنند.

زن

درگیری میان جاری ها گاه کاملا زیر پوستی و غیر محسوس است و گاهی هم کاملا آشکارا و فلج کننده؛ به گونه ای که کلیه ارتباطات و تعاملات خانوادگی را تحت سیطره خود قرار می دهد.اینکه چرا این خویشاوندی سببی تا این حد دردسر ساز (البته برای برخی) شده و نقل محافل و حتی مقاله پیش رو شده است احتمالا یک دلیل ساده داشته باشد:

حساسیت
محور اصلی روحیات زن که وی را از جنس مذکر متمایز می کند احساسات است. البته احساس در هر دو جنس وجود دارد اما شدت آن در زنان آن قدر زیاد است که او را به طور کلی از مردان متفاوت و متمایز می سازد. پس طبیعی است که با وجود حساسیت زیادی که در وجود زن قرا دارد تاثیر پذیری وی از اطراف و عوامل بیرونی بیشتر باشد.

همین احساسی بودن زن و وجود عواطف سرشار، باعث ایجاد مجموعه ای از رفتارهای فرعی بسیاری منجر می گردد که طبیعتا درک آن را توسط جنس مخالف بسیار دشوار می کند.از جمله این تبعات فرعی که در اثر احساسی بودن زنان ایجاد می گردد، حساسیت و اثر پذیری زیاد آنها به نظرات و رفتارهای  اطرافیان است.به خاطر همین حساسیتهاست که جاری ها نسبت به هر رفتاری از یکدیگر واکنش نشان داده و گاه اختلافاتی ایجاد می گردد.البته حساسیت در کلیه روابط انسانی خانمها مشاهده می شود اما از آنجا که جاری فردی است با موقعیت مشابه و حتی در مقام رقیب؛ طبیعی است که شدت واکنشهای هیجانی به یکدیگر بیشتر خواهد بود.

مقایسه درد سر ایجاد می کند

احمد مردی سی ساله است که اخیرا وارد زندگی زناشویی است. او از حساسیتهای زیاد همسرش نسبت به جاری بزرگتر شکایت دارد و بیان می کند:
خیلی زودتر از آنچه که انتظار داشتم مادرم را از دست دادم و تنها شدم. تنها یک برادر بزرگتر داشتم که او هم خیلی زود ازدواج کرد و وارد زندگی مشترک شد. من و پدرم تنها شدیم و من وارد انزوای عجیبی شدم. علی رغم اینکه برادر و همسر برادرم سن کمی داشتند اما همسر وی خیلی زود توانست رابطه عاطفی عمیقی در خانواده ما برقرار کند. او مانند یک مادر همیشه مراقب من بود و در درسها و کلیه امور مربوط به من نظارت و دقت داشت. همیشه احساس می کردم او توانسته تا حدی جای مادرم را پر کند.
زمان گذشت و من به سن ازدواج رسیدم. همسر برادرم در حق من مادری کرد و حتی برای ازدواج من تلاش زیادی کرد و همه مراسم را به بهترین شکل ممکن برگزار کرد.مدتی کوتاه بعد از ازدواج با همسرم متوجه حساسیتهای زیاد وی نسسبت به همسر برادرم شدم تا جایی که احترام من به همسر برادرم او را اذیت می کرد و کوچکترین برخورد و رفت و امدی به خانه برادرم تبدیل به یک تنش چند روزه در خانه ما بود.از این مساله بسیار در عذابم چون همسر برادرم الان یک زن میانسال و جا افتاده است و دلیل این همه حساسیت همسرم را درک نمی کنم؟ نمی دانم چرا حسادت می کند. گاه فکر می کنم او از همسر برادرم متنفر است…

اما در مقابل پریسا، همسر احمد معتقد است که احمد انتظار دارد رفتارها و کارها و عملکرد وی شبیه به زن برادرش باشد.

او می گوید:احمد می خواهد من شبیه به جاری چهل و چند ساله ام آشپزی کنم، به امورات خانه شبیه به او رسیدگی کنم، مثل او ارتباط برقرا کنم و دایما در تذکراتی که به من می دهد و مرا مورد انتقاد قرار می دهد، احساس می کنم از زن برادرش تصویری از یک زن اسطوره ای ساخته و می خواهد شخصیت مرا شبیه به او کند. این مرا آزار می دهد که همسرم دایما مرا مورد ارزیابی و مقایسه قرار می دهد.

دلیل حساسیتها را باید در رفتار مردان هم جستجو کرد

البت حسساسیت زنها نسبت به مراودات همسرشان طبیعی است و گاهی از حد هم می گذرد اما در مورد اخیر تصور می شود که احترام و احساس دین احمد نسبت به همسر برادرش باعث شده که همسر او فکر کند جایگاه چندانی نزد وی ندارد و همین مساله موجبات حساسیت و حتی تنفر همسر احمد را مهیا کرده است. در حالی که اگر احمد توقعاتی طبیعی و متناسب با شرایط سنی و موقعیتی همسرش داشت تا این حد همسرش واکنش نشان نمی داد و روابط خانوادگی متشنج نمی شد

توجه به زن روح او را تازه می کند و به او اطمنیان می دهد هنوز هم مهم و خواستنی است. توجه به همسر به این معنا است که مرد باتمام وجود کنار همسرش باشد، او را دوست بدارد و با تمام امتیازات و کاستی هایی که دارد او را پذیرا باشد و او را به خود نزدیک کند. چنین توجهی به زن است که باعث می شود احساس ارزشمند بودن کند و از شدت حساسیتهای او نسبت به اطرافیان کاسته شود.

ارتباط موثر با همسر

برای هر انسانی مهم است که اطرافیان نسبت به خواسته های وی حساس بوده و احساس مسئولیت کنند اما شدت این احساس در زنان بیشتر است خصوصا اگر زن احساس کند مورد بی توجهی همسرش است و یا به ویژگی های مثبت وی توجه کافی نمی شود، بسیار آسیب پذیر می شود.

احمد باید توجه داشته باشد که همانطور که او دوست دارد مورد تایید همسرش باشد، پریسا نیز همین توقع را از وی دارد. زن دوست دارد در اعماق وجودش به کسی اعتماد کند تا از او مراقبت کند و به وی تکیه نماید. وقتی یک مرد به اندازه کافی به همسرش توجه کند و به نیازها و روحیات او و خصوصا حساسیتهایش توجه کند، زن مطمئن می شود که ارزشمند است.

توجه به زن روح او را تازه می کند و به او اطمنیان می دهد هنوز هم مهم و خواستنی است. توجه به همسر به این معنا است که مرد باتمام وجود کنار همسرش باشد، او را دوست بدارد و با تمام امتیازات و کاستی هایی که دارد او را پذیرا باشد و او را به خود نزدیک کند. چنین توجهی به زن است که باعث می شود احساس ارزشمند بودن کند و از شدت حساسیتهای او نسبت به اطرافیان کاسته شود.

اگر احمد به سبک رفتاری خود توجه کند و دست از مقایسه گری بردارد قطعا رابطه میان این دو جاری هم اصلاح می شود.

 رفتار خانواده ها

در کنار مدیریت درست مردانه ، رفتار بزرگ ترها می تواند در دوستانه یا غیر دوستانه بودن جاری ها تاثیر گذار باشد. اگر مادر شوهر و پدر شوهر بین دو عروس فرق نگذارند و رفتار مشابهی باهر دو داشته باشند ، حس رقابت در آنها کم می شود. بدگویی از یکی پیش دیگری و رفتارهایی از این نوع می تواند روابط عروس ها را آسیب بزند. قرار است این دو عروس یا بیشتر دخترهای جدید خانواده باشند که برای رسیدن به این هدف تدبر بزرگترها لازم است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*