حساسیت در امور شخصیتی نه شخصی!

امروز خراسان جنوبی – رضا زنگوئی zangoei@birjandtoday.ir
این درست که اثر گذاری نهاد های تربیتی ، کم شده است. درست که سایه والدین و معلم و…هم دارد کوتاه می شود اما با همه آنچه اتفاق افتاده و می افتد هنوز هم اگر نگوییم اثرگذارترین، لااقل یکی از اثرگذارترین نهادها، نهاد خانواده است که به درستی هم می توان آن را سنگ زیرین بنای جامعه دانست. اگر به جای “یکجانشینی” اجباری یا از روی عادت، به واقع «خانواده» شکل بگیرد، بسیاری از ناهنجاری ها، اصلاً فرصت بروز پیدا نمی کند، چه رسد به ظهور. چون آحاد خانواده خود را نسبت به هم مسئول می دانند عاشقانه هم احساس مسئولیت می کنند و برای انجام آن از همه وجود خود مایه می گذارند. این حس مقدس مسئولیت با اشراف و ریزبینی همراه است و کمتر مسئله ای می تواند از نگاه تیزبین اعضای یک خانواده که به فراز و فرود رفتار و حتی احساس یکدیگر آگاهند، دور بماند. این اشراف، هرگز به معنای تجسس در امور شخصی نیست بلکه حساسیت در امور شخصیتی است و این حساسیت از جنس حساسیت پلیس درون یا همان نفس لوامه است، نفسی که مدام هوشیار باش می دهد و لحظه ای از انذار دادن فرو نمی ماند و حساسیتی چنین، رفتارها را و صاحب رفتارها را از افتادن به ورطه های هلاک آور مصون می دارد. اگر ما نسبت به هم حساس باشیم و حساسیت را فقط در مسائل جسمی چون سرماخوردگی و چاقی و لاغری و… نبینیم بلکه آن را به مسائل اخلاقی هم تسری دهیم، آن وقت سلامت اخلاقی هم در پی سلامت جسمانی شکل خواهد گرفت پس باید هر روز بر دامنه حساسیت ها افزود چون ناهنجاری ها گوناگون می شود و گسترده دامن. من خود نتیجه حساسیت آحاد خانواده را نسبت به مسائل اخلاقی یکدیگر آزموده ام و نتیجه آن را هم قابل احترام یافته ام، مثلاً وقتی از پسر بزرگم می پرسم، امروز با اینترنت کار کرده ای، امروز درست را خوانده ای، امروز، «مرد خانه» بوده ای و کارها را انجام داده ای، قبل از آنکه او بخواهد جواب بدهد، پسر دیگرم، در نگاه برادر می نشیند و می خواند؛ الکاذب مهان ذلیل و ترجمه می کند: دروغگو خوار و ذلیل است و… پس راست باید گفت چون الصادق مکرّم جلیل، راستگو، بزرگ مرتبه است، پس برادر بزرگ تر باید گزارش به صداقت بدهد. چون در نگاه برادر کوچک تر «خوار و ذلیل» خواهد نمود اگر جز به صداقت زبان بچرخاند. این نگاه پسر کوچکم باعث شده است تا آمار برخی مسائل که شائبه دروغ دارد هم کاهش پیدا کند. از جمله کسی نمی تواند بگوید اگر تلفن با من کار داشت بگویید نیستم! مگر این که واقعاً نباشد! حالا این حساسیت وقتی درخانواده فراگیر می شود، نفس لوامه انسان یاور پیدا می کند، قدرت نظارت درونی گسترش می یابد و نتیجه روشن است. دروغ نمی تواند خشت روی خشت بگذارد و دیوار بسازد و پشت آن را به شیطان واگذارد. حالا اضافه کنید حساسیت والدین، به ویژه مادر هم چتری بشود بر سر خانواده، آن وقت، غفلت نخواهد توانست سنگر خرابکاری فرزندان شود. دوست ناباب، در راه خلاف را نخواهد توانست به روی فرزند ما بگشاید و… فکر می کنم، باید با حساس کردن خانواده ها و بیدار باش دادن مدام به نفس لوامه، قوای پلیس درونی را چنان تجهیز کرد تا به پلیس بیرون حاجت نیفتد تا به داغ و درفش در پی اصلاح ناهنجاری ها باشد….

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*