قیام امام حسین(ع)‌ قلبی زنده، از دیروز تا فردا

حوزه خبری:
اجتماعی
موضوع پرونده:
آرمان‌های امام حسین(ع)

یکی از ابعاد قیام سیدالشهدا علیه السلام دعوت تمام آزادی خواهان جهان به سمت حق و یکتا پرستی است. دعوتی که نه فقط محدود به سال ۶۱ هجری بلکه تا پیام زنده ای است برای همه دوران ها و اعصار.

نویسنده در این یادداشت به موضوع دعوت جهانی امام حسین علیه السلام به سوی حق و همچنین قیام های شاخصی که از قیام امام حسین علیه السلام الگو گرفته اند پرداخته است. در بخش هایی از این یادداشت می خوانیم:

«محور و معیار دعوت جهانی دین اسلام را باید حق­جویی و حق­طلبی عمومی آن برای انسان­های آزاده‌ی زمین دانست. بعد از شکل­گیری و گسترش دعوت پیامبر(ص) شاهد گرایش گسترده مسلمانان به دین مبین اسلام هستیم. اثرات اسلام‌خواهی این تازه مسلمانان را باید در مبازرات پیامبر(ص) با مشرکان زمان خود جست که با عشق و علاقه فراوان نزد آن بزرگوار می­آمدند و خواهان مبارزه با جبهه کفر بودند؛ لذا  وجود این نوع حق­جویی عمیق در وجدان این تازه مسلمانان، آنان را به مردمانی مبدل‌کرده بود که در هر شرایطی آماده جان‌فشانی در رکاب پیامبر(ص) بودند و از دست‌دادن فرصت جهاد را خسرانی شدید برای خود تلقی‌می‌کردند. مؤید این قضیه را می‌توان گزارشات تاریخی از تعداد سربازان سپاه اسلام در جنگ علیه کفاردانست؛ مثلا آمده­است که در فتح مکه، حدود ده­هزار نفر پیاده و حدود چهارصد سوار، پیامبر(ص) را برای این امر همراهی می­کردند»

«البته باید در نظر داشته‌باشیم که قیام امام حسین(ع) روحیه حق‌طلبی را هم‌چون آتشی زیر خاکستر در قلوب شیعیان خود زنده نگه‌داشته‌است که اگرچه در دوره‌هایی شاهد ساکت نگاه داشتن این شعله هستیم اما در مقابل، در زمان معاصر، چنان تحرکات ظلم‌ستیزانه‌ای توسط شیعیان به‌پاشده که در حال نابودی بنیان ظلم در جهان می‌باشد. بنابراین انقلاب اسلامی ایران را باید نمونه‌ای عظیم، از حرکت‌های عدالت‌طلبانه تاریخ اسلام دانست که تنها با الگوکیری از قیام امام حسین(ع) توانست ظالمان و مستکبران دنیای کنونی را در مقابل خود به تواضع وادارد.»

متن کامل یادداشت:

زهره سفیدحاجی

قیام امام حسین(ع)‌ قلبی زنده، در بدنه زمانی، گذشته، حال و آینده       

محور و معیار دعوت جهانی دین اسلام را باید حق­جویی و حق­طلبی عمومی آن برای انسان­های آزاده‌ی زمین دانست. بعد از شکل­گیری و گسترش دعوت پیامبر(ص) شاهد گرایش گسترده مسلمانان به دین مبین اسلام هستیم. اثرات اسلام‌خواهی این تازه مسلمانان را باید در مبازرات پیامبر(ص) با مشرکان زمان خود جست که با عشق و علاقه فراوان نزد آن بزرگوار می­آمدند و خواهان مبارزه با جبهه کفر بودند؛ لذا  وجود این نوع حق­جویی عمیق در وجدان این تازه مسلمانان، آنان را به مردمانی مبدل‌کرده بود که در هر شرایطی آماده جان‌فشانی در رکاب پیامبر(ص) بودند و از دست‌دادن فرصت جهاد را خسرانی شدید برای خود تلقی‌می‌کردند. مؤید این قضیه را می‌توان گزارشات تاریخی از تعداد سربازان سپاه اسلام در جنگ علیه کفاردانست؛ مثلا آمده­است که در فتح مکه، حدود ده­هزار نفر پیاده و حدود چهارصد سوار، پیامبر(ص) را برای این امر همراهی می­کردند.[۱]

اما با گذشت چند دهه از عمر اسلام، به‌خصوص بعد از رحلت پیامبر(ص) دیگر شاهد وجود چنین روحیه­ای در میان مسلمانان نیستیم. اوضاع امت اسلامی به کلی فرق کرده ­بود و این دسته از مسلمانان به جای آمادگی برای جهاد، تلاش می‌کردند به هر بهانه­ای خود را از قیام علیه باطل خلاص‌کنند؛ دردناک‌تر این‌که حتی به درخواست‌های امام جامعه برای مبارزه با ظلم نیز پاسخ مثبتی نمی­دادند. مثلا زمانی که امام علی(ع) یارانشان را به مبازره دعوت می­کند و با سکوت و بی تفاوتیشان روبرو می‌شود، خطاب به آنان می­فرماید: «شما را چه‏شده‏؟ مگر لال هستید؟ عده‏اى گفتند: یا امیرالمؤمنین اگر شما حرکت کنید ما هم حرکت مى‏کنیم» امام این نوع برخورد آنان را نوعی روی‌گردانی از حق و دلیل مکاری و حیله‌گری آنان توصیف می‌کند.‏[۲] بنابراین با تقویت روحیه‌ی ظلم‌پذیری در میان امت اسلامی شاهد انزوای روز افزون امام امت و جبهه حق هستیم. این اوضاع در دوره امامت امام حسن(ع) نیز به همین شکل ادامه‌یافت و ایشان به دلیل عدم حمایت از حق و گرایش به باطل در یاران خود و برای حفظ وحدت امت اسلامی، مجبور به صلح با معاویه شدند.[۳]

بعد از شهادت امام حسن(ع) برادرشان امام حسین(ع) بر اساس امر خدا عهده­دار امامت جامعه‌ی اسلامی شدند. در این دوره،  اوضاع سیاسی مملکت اسلامی دچار فسادی آشکار شده‌بود که جز با قیام به‌حق قابلیت اصلاح، نداشت؛ لذا ایشان در نامه‌ها و درخواست‌های مکرر خود از شیعیان، آن‌ها را دعوت به جهاد می‌کردند تا حقوق پایمال شده‌ی امت اسلامی را بازپس‌گیرند؛ اما امر آن حضرت نیز با بی‌توجهی مردم روبرو شد؛ بنابراین امام‌حسین(ع) در شرایطی که از همراهی مسلمانان در مبارزه علیه جبهه ظلم کاملا ناامید شده‌بودند؛ تصمیم می‌گیرند تا یک‌تنه وظیفه‌ی امت اسلامی را به دوش کشند و خود به قیام علیه باطل و احقاق حق امامت خود و دین پیامبر(ص) به‌پاخیزند. درنتیجه، این اقدام، موجب شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایشان به دست بی‌رحمانه‌ترین نظام حاکم بر مسلمین شد که برای حفظ قدرت و سلطنت خود از هیچ جنایتی فروگذاری نمی‌کردند. اگرچه در ظاهر، این قیام موجب شکست جبهه حق در مقابل ظلم و نفاق حکومت شد؛ اما بیداری روح خفته مسلمین را می‌توان بزرگ‌ترین پیروزی این اقدام شجاعانه قلمداد‌کرد که با ترسیم الگویی کامل و جامع از حق‌خواهی برای مسلمانان،  نقطه شروعی برای خیزش­های عمیق اسلامی در مقابل ظلم، در ادوار آینده شده‌است.

شهادت امام حسین(ع) و یارانش موجب شکل‌گیری چنان حالتی درمردم شده‌بود که گویی همگان خود را در این اتفاق شوم، مقصر می‌دانستند و به دلیل همین حس شرمندگی از عدم همراهی آن بزرگوار، گروهی به نام توابین درسال ۶۵ه.ق در کوفه اقدام به قیام علیه حکومت بنی‌امیه کردند؛ البته این گروه بدون در نظرگرفتن ملاحضات سیاسی، هدف قیام خود را فقط توبه و شهادت اعلام کرده‌بودند[۴] که این امر نمی‌توانست نتیجه مطلوبی برای جامعه‌ی مسلمین به‌دنبال داشته‌باشد؛ لذا قیام آن‌ها بدون درپی‌داشتن نتیجه‌ای خاص، با شهادت رهبران آن، به پایان‌رسید.

دومین قیام شیعیان بعد از واقعه کربلا، قیام مختار ثقفی به همراه موالیان ایرانی در سال ۶۶ و ۶۷ ه.ق است که به نظر می‌رسد در این قیام مسلمانان از انسجام و پختگی بیشتری برخوردار هستند. نتیجه این قیام کشته‌شدن بسیاری از قاتلان امام حسین(ع) بود که موجبات شادی اهل بیت(ع) را نیز فراهم ساخت. یکی از برجستگی‌های قیام مختار را باید حضور موالیان ایرانی دانست که بعد از این قیام از سوی دستگاه حاکم به شدت در محددیت قرار گرفتند. لذا این دو قیام را می‌توان عکس‌العملی مقطعی به جبهه ظلم دانست که تا دوره‌ای کوتاه توانست موج حق‌جویی را در میان مسلمانان زنده نگه‌دارد.

البته باید در نظر داشته‌باشیم که قیام امام حسین(ع) روحیه حق‌طلبی را هم‌چون آتشی زیر خاکستر در قلوب شیعیان خود زنده نگه‌داشته‌است که اگرچه در دوره‌هایی شاهد ساکت نگاه داشتن این شعله هستیم اما در مقابل، در زمان معاصر، چنان تحرکات ظلم‌ستیزانه‌ای توسط شیعیان به‌پاشده که در حال نابودی بنیان ظلم در جهان می‌باشد. بنابراین انقلاب اسلامی ایران را باید نمونه‌ای عظیم، از حرکت‌های عدالت‌طلبانه تاریخ اسلام دانست که تنها با الگوکیری از قیام امام حسین(ع) توانست ظالمان و مستکبران دنیای کنونی را در مقابل خود به تواضع وادارد.

لذا  بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان محور حق‌جویی در روزگار معاصر، موجی از علایق و کینه‌ها از سوی دوستان و دشمنان این حرکت، آغاز شده‌است. متأثر از انقلاب اسلامی ایران به عنوان نمونه‌ای از انقلاب‌های موفق برگرفته از واقعه عاشورا، در سال‌های کنونی شاهد شکل‌گیری قیام‌هایی ناب از سوی شیعیان منطقه هستیم که در سایه حمایت‌های مادی و معنوی انقلاب اسلامی ایران و با الگوگیری از حرکت بی‌مانند امام حسین(ع)، مبارزه با ظلم و زنده‌کردن حق را جزو اصولی‌ترین برنامه جنبش‌های خود قرار داده‌اند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*